6. ساختن افسانههاى منطق ستيزى چون افسانه غرانيق.
اقدامات عليه حاميان نهضت
يكى از راههاى قابل پيشبينى براى جلوگيرى از گسترش نهضت نوين
اسلام و مخالفت با گرويدن به آن، سخت كردن شرايط زندگى اسلامآورندگان و
آزار آنان بود. چنين شگردى، كه پيش از اسلام نيز سابقه داشت، دست كم دو اثر
به ارمغان مىآورد، بازگشت تازه اسلام آوردگان به دامان كفر و شرك و كاهش
يا از ميان رفتن گرايش به پيامبر (صلى الله عليه وآله) در مردم عادى. اين
تصميم به شيوههاى گوناگون و از طرق مختلف به صورت جدى به اجرا گذاشته شد.
گروهى مأمور تفتيش عقايد شدند تا مسلمانان را شناسايى كنند. اگر شخص تازه
مسلمان قبيلهدار و از طبقات بالاى جامعه شمرده مىشد و قتل يا آزارش
ناممكن بود، به سرزنش وى مىپرداختند; اگر از بازرگانان بود، به تحريم
اقتصادى، تاراج اموال و ورشكستگى تهديد مىشد; و چنانچه از افراد متوسط و
تهىدستان يا بردگان بود، مورد شكنجه قرار مىگرفت و گاه زير شكنجه به
شهادت مىرسيد. [4]
نغمه رساى اَحَداحد بلال در گرماى شديد نيمروز درحالىكه وى را به
پشت روى سنگى خوابانيدهاند و سنگى گران بر سينهاش نهادهاند، سند افتخار
و تابلوى جاودان بردبارى مسلمانان در طول تاريخ است. خبّاب را برهنه
ساختند، بر سنگهاى تفتيده مكه خواباندند و شكنجه دادند خاطرات آلياسر،
صهيببنسنان رومى، ابوفكيهه و... نمونههايى از پايدارى در راه دين است.
چنانكه مىتوان از بانوان مسلمانى چون ام عبيس، زِنّيره، نهدّيه،
لبية، سميه بهعنوان نمونههاى استقامت در راه عقيده نام برد. [5]