نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 29
بررسى مىگردد و گذشته بشر چراغ راه آيندهاش قرار مىگيرد. [1]
مقصد و شيوه حركت تاريخ، محرك و منازل برجسته مسير حركت آن (فلسفه نظرى
تاريخ)، نقاط ضعف و قوت علم تاريخ، قانونمندى تاريخ، اصول حاكم بر آن و
روشهاى پژوهش تاريخ (فلسفه علم تاريخ) بخشى از مسائلى است كه در فلسفه
تاريخ مورد بحث و بررسى قرار مىگيرد. [2]
هرچند انديشه حركت تاريخ و بحث درباره روح، اراده، قانون، مبدأ و
مقصد آن و... پيشينهاى ديرين دارد و به افلاطون (428 ـ 347 ق. م) و
اگوستين قديس، متكلم و مجتهد كليسا (430 ـ 354 م) منسوب است; ولى بيشتر
محققان، دانشمندِ معروف مسلمان عبدالرحمنبنخلدون را پايهگذار تاريخ
نگارى تحليلى و فلسفه تاريخ مىدانند. [3]
اصول و سنن حاكم بر تاريخ
يكى از معانى كلمه سنت، [4] راه، روش و رفتارى است كه استمرار داشته باشد. اين واژه به
همين معنا در زبان عربى و قرآن كريم در مورد خداوند و انسان بهكار
رفته است. [5] ناگفته پيداست يك سنت واحد مىتواند، از لحاظ نسبتش با
فاعل به خداى متعال و از لحاظ نسبتش با قابل به انسانها اضافه شود.
البته الهى بودن يك سنت به معناى صدور مستقيم و بىواسطه افعال خاص از
خداوند نيست; بلكه ممكن است اسباب طبيعى، عادى و يا غيبى در كار باشد.
بنابراين، سنن يعنى روشهايى كه امور جهان و انسان بر پايه
آنها تدبير و اداره مىشود. [6] اين سنتها اقسام بسيار دارد; بخشى از
آنها عبارت است از:
[1] ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ، محمدتقى جعفرى، ج 16، ص 112 و 113 و فى فلسفةالتاريخ ، احمد محمود صبحى، ص123 به بعد.
[2] فلسفه تاريخ ، عبدالكريم سروش و ر.ك: سبكهاى تاريخى و نظريههاى نژادى تاريخ ، عزتالله رادمنش، صص200ـ177.
[3] دانش مسلمين ، محمّدرضا حكيمى، ص 66، 279 و 280; جامعه و تاريخ
از ديدگاه قرآن ، محمدتقى مصباح يزدى، ص 152 به بعد و فلسفه تاريخ و
نيروهاى محرك آن ، جعفر سبحانى، ص 5.
[4]. كلمه سنت از نظر فقهى به گفتار، كردار، تأييد و تقرير معصوم
(عليه السلام) گفته مىشود. سنت در اين معنا در كنار قرآن، عقل و اجماع يكى
از منابع فقه شيعه محسوب مىشود.