نام کتاب : قیمت عمر نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 12
قابل فروش است كه كسى به خدا بگويد چون من شصت
سال نماز نخواندم، نماز نخواندن من را بخر؟ آيا اصلًا قابل خريدن است؟ يك عدّهاى اين
طورند. آنهايى كه قلم زندگىنويسى را به هواى نفس مىدهند و عقل در آنها مُعطّل
است؛ در وجودشان اسير است؛ پشت تاريكى هواى نفس است، آن وقت اينها با محور بودن
هوا، دنيا را نگاه مىكنند و به همه چيزها به عنوان ابزار لذت نگاه مىكنند؛ آن هم
لذت امروز، نه لذت فردا؛ چون آنها فردا را كه نمىبينند، الآن را مىبينند؛ چون
شماها فردا را مىبينيد؛ چون كه از وقتى شيرخواره بوديد، در بغل مادرتان در اين
مجالس آمديد و بعد هم كه نمىشده شما را بين خانمها ببرند، و شما چهار و پنج ساله
بوديد، پدرتان دستتان را گرفته و آورده است. بعد هم شما حقايق را از زبان اهل دل
شنيديد و باور كرديد و الآن داراى باور دينى و معرفت دينى هستيد و ميداندار
زندگيتان عقلتان است؛ چون اگر ميداندار زندگىتان، هواى نفستان بود، يك نفرتان
اين جا
نام کتاب : قیمت عمر نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 12