كبير شدن به هر نحو بخواهد عمل كند و در صورت عدم امكان يكى
از اين دو، ولىّ صغير يا حاكم شرع طبق مصلحت صغير، تصميم گرفته و عمل كند.
سؤال 2001: آيا پدر يا جد پدرى و يا قيم صغير، مىتوانند در
مورد صدمات و جراحاتى كه به وى وارد مىشود و با رعايت غبطه صغير. اعلام رضايت
كنند؟ و يا اين كه بايد منتظر ماند تا صغير به سن رشد برسد؟
جواب: بخشيدن ديه جنايت وارده بر صغير از طرف ولىّ، جايز
نيست. مگر اينكه از مال خودش به مقدار ديه، به صغير بدهد، بلى، پدر يا پدر بزرگ
اگر مصلحت صغير را در عفو و رضايت بداند، مىتواند رضايت دهد.
سؤال 2002: شخصى برادر خود را كه دو فرزند صغير داشته است،
كشته است و اولياى دم يعنى پدر و مادر رضايت دادهاند و همسر هم نمىتواند طلب
قصاص كند و جدّ پدرى بچههاى مقتول ولايتا از طرف بچهها گذشت كرده است، با اين
وضع در مورد قصاص يا اخذ ديه چه مىفرماييد؟
جواب: جد پدرى نمىتواند ولايتا از حق قصاص بچههاى صغير
گذشت كند، و لازم است تا بعد از بلوغ بچهها صبر كنند.
سؤال 2003: آيا پدر و جد پدرى ولايت دارند تا حق كودك در
مورد ديه صدمات وارده به او و ضرب و جرح، يا فحاشى و اهانت به او را ببخشند؟
جواب: در صورتى كه مصلحت كودك، لحاظ نشود؛ پدر و جد حق گذشت
ندارند.
سؤال 2004: شخصى كه فرزند صغيرى دارد فوت كرده است. پدر او
مقدارى از خانه وى را تصاحب كرده، و قرضهاى او را از مال خود داده است، آيا اين
كار او صحيح است؟ و آيا فرزند صغير متوفى، مىتواند هنگام بلوغ اصل دين پدر را
انكار كرده و كلّ منزل را از پدر بزرگ خود مطالبه كند؟
جواب: اگر پدر آن مرحوم به عنوان ولايت پدرى سهمى از خانه
را تملك كرده است، يعنى به ملك خود در آورده و پول آن را بابت قرض پسرش داده، و