responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جامع المسائل نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 500

قذف، تعزير در فحش و امثال آن، و حق اللّه حقى است كه استيفا يا عفو از آن منوط به امر الهى است. مانند: حدّ زنا، شرب خمر، تعزير مرتكب كبيره و يا تارك واجبات.

سؤال 1897: در جنايتى كه موجب قصاص نفس يا اعضاى بدن مى‌شود، مجنى عليه به هر دليلى جانى را عفو مى‌كند؛ آيا حاكم مى‌تواند به خاطر مصالحى از جمله حفظ اجتماع و يا تجرى جانى، وى را تعزير كند؟

جواب: اگر براى حفظ نظم، لازم مى‌داند يا از قرائن معلوم است كه بدون تعزير، جنايت را تكرار مى‌كند، بايد تعزير شود.

سؤال 1898: شخصى مقدمات جنايت را فراهم كرده است، ولى در اثر حادثه‌اى نتوانست جنايت را انجام دهد و دستگير شده است، آيا مى‌توان او را تعزير كرد؟

جواب: اگر اقدام در جهت بر هم زدن نظم يا براندازى جمهورى اسلامى است، بايد تعزير شود.

مسائل متفرقه حدود

سؤال 1899: آيا حدّ زناى زن حامله، بايد بعد از وضع حمل و بعد از دو سال- جهت شير دادن طفل- انجام شود، يا لازم است فورا جارى شود؟

جواب: اگر حد آن رجم باشد، بايد صبر كنند تا وضع حمل كند. بعد از آن اگر كسى بود كه فرزند او را نگهدارى كند و شير دهد، حدّ او جارى مى‌شود. و الّا بايد صبر كنند تا كودك خود را شير دهد.

و اگر حد آن جلد باشد، در صورتى كه حد زدن به او در هنگام حمل يا در حال نفاس براى كودك، خطر آفرين باشد، يا حتى در موقع رضاع موجب ضرر براى كودك باشد، و كسى نباشد كه متكفل كودك شود، بايد صبر كنند. و الّا در اولين زمان ممكن، حد جارى مى‌شود.

سؤال 1900: شخصى متهم شده به عمل خلاف عفت. پدر دختر شكايت به دادگاه برده، و

نام کتاب : جامع المسائل نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 500
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست