سيره مستمرّه ايشان است. آيا اين تراضى بين زن و مرد، ايجاد
علقه زوجيّت مىكند يا نه، و نظير عقد معاطاتى مىشود يا نه؟
جواب: مجرّد تراضى و معاطات، در نكاح كافى نيست. بنابراين
اگر زوجين، جاهل به حكم بودهاند و خيال كردهاند كه مجرّد تراضى، كافى در زوجيّت
و جواز وطى است، اولاد آنها حكم اولاد حلالزاده را دارند. و اگر مىدانستند كه
ازدواج، موقوف به اجراى صيغه عقد است، هر چند به لفظ فارسى باشد و بدون عقد، عمل
زناشويى انجام دادهاند، اولاد آنها حكم اولاد زنا را دارند.
اولياى عقد
سؤال 1436: آيا اذن پدر در ازدواج دختر باكره، شرط است؟ و
آيا فرقى بين ازدواج دائم و موقّت وجود دارد؟
جواب: بنابر احتياط واجب، اذن پدر در مورد باكره شرط است و
در اين جهت فرقى بين ازدواج دائم و موقّت وجود ندارد.
سؤال 1437: اگر پدر فوت كند، آيا مادر مىتواند اجازه صيغه
دخترش را بدهد؟
جواب: چنانچه پدر داراى پدر باشد حقّ اجازه با اوست. در غير
اين صورت نياز به اجازه كسى نيست.
سؤال 1438: دخترى كه شوهر كرده و قبل از دخول، طلاق خلع
گرفته است، اگر بخواهد به عقد موقّت پسرى درآيد، آيا صحيح است كه پسر شخصا با
موافقت دختر صيغه عقد را بدون اجازه پدر جارى كند؟
جواب: احتياط واجب آن است كه از پدر دختر، اذن گرفته شود.
سؤال 1439: اگر دسترسى به پدر و جدّ پدرى وجود نداشته باشد،
آيا اذن آنها ساقط است؟
جواب: در صورتى كه دختر رشيده باشد و احتياج به شوهر كردن
داشته باشد، در فرض فوق نياز به اذن نيست.
سؤال 1440: زنى كه در اثر زنا بكارتش از بين رفته باشد، آيا
براى ازدواج موقّت اجازه