كما فى السابق در آن شريك مىباشند. در نهايت اگر با اذن
آنها آباد كرده حق الزحمه آباد كردن سهم آنها را طلب دارد و اگر بدون اذن آباد
كرده حق الزحمه را طلب ندارد و اگر شركا اذن دادهاند كه اين قسمت را آباد كن براى
خود بدون تقسيم، فعلا مىتوانند از اذن برگردند و بگويند همه بايد تقسيم شود. ولى
حق الزحمه آباد كردن را بايد بدهند و آنچه اشجار و زراعت و بنا ايجاد كرده مال خود
آبادكننده است. ولى اگر اذن دادهاند براى خود احداث بنا و غرس اشجار نمايد. تا هنگامى
كه از اذن خود برنگشتهاند حق مطالبه چيزى ندارند و هر وقت از اذن خود برگردند از
آن موقع به بعد براى بقاى بنا و اشجار در زمين، حق مطالبه اجرت المثل زمين را نسبت
به سهم خودشان دارند و چنانچه نزاع موضوعى در بين باشد، لازم است به دادگاه مراجعه
شود.
سؤال 1148: چند نفر با هم شريك شدند كه تجارت كنند. يك نفر
از آنها فوت كرده است و مقدار اموال شركتى را تعيين كردند و مال چندين برابر شده
است و مىخواهند شركت را به هم بزنند، آيا به ورثه متوفى بايد سهم روز فوت پدرشان
را بدهند يا روزى كه شركت به هم مىخورد.
جواب: اگر از مال ميت شريك در نزد شركا باقى بوده و با آن
معامله كردهاند، به نسبت مالى كه در شركت باقيمانده، بايد منافع آن را در موقع
تفكيك شركت، به ورثه شريك بدهند.
سؤال 1149: دو نفر با يكديگر شروع به كار مىكنند، به اين
كيفيت كه پول و سرمايه از يكى و كار از ديگرى و استفاده هم به نصف، بعد از مدتى
يكى از اين دو حاضر مىشود سهميّه استفاده ديگرى را به ماهى يك هزار تومان بخرد،
[اين خريد] چگونه است؟
جواب: خريد مذكور صحيح نيست. بلى مىتوانند با همديگر به
اين مبلغ مصالحه كنند.
سؤال 1150: اگر زمينى را دو نفر به طور مشاع شريك باشند و
يكى از شريكها بدون اجازه شريك ديگر اقدام به احداث بنا كند، آيا شريك ديگر
مىتواند او را اجبار به خراب كردن كند يا