responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيناى فقاهت نویسنده : موحد فاطمی، حسن    جلد : 1  صفحه : 33

از مراسم روضه مسئله‌اى فقهى مطرح مى‌شد و تا ساعتها در مورد آن به بحث مى‌پرداختند. ايشان با اشتياق فراوان اين بحثها را دنبال مى‌كرد و تبحّر زياد داشت.

پس از رحلت او، فرزند برومندش آيت‌الله محمد فاضل اين جلسه را در منزل و دفتر خود ادامه داد و اكنون نيز ادامه دارد.

حامى طلاب‌

آيت‌الله فاضل قفقازى واسطه خوبى براى رفع نيازهاى طلاب توسط آيت‌الله بروجردى بود. آيت‌الله محمد فاضل مى‌گويد: «ممكن نبود طلبه‌اى مشكلى داشته باشد و به وسيله مرحوم پدرم حل نشود.» [1] هنگامى كه رئيس شهربانى وقت قم به برخى از طلاب اهانت كرد، اين بزرگوار عكس‌العمل بسيار مناسبى نشان داد كه هركه آگاه شد، تحسين كرد و آفرين گفت. [2] قضيه از اين قرار است كه يك روز ايشان مى‌بيند چند پليس دو طلبه را كه بر ضد شاه و رژيم سخنانى گفته بودند، دست‌بند زده‌اند و آنها را به طرف كلانترى مى‌برند. آيت‌الله قفقازى شروع به داد و فرياد مى‌كند و خدمت آيت‌الله بروجردى مى‌رسد. از روى ناراحتى عمامه‌اش را برمى‌دارد و به زمين مى‌زند. آيت‌الله بروجردى از علت ناراحتى مى‌پرسد. ايشان مى‌گويد: آيا درست است با وجود شما،


[1]. حوزه، ش 43- 44، ص 141.

[2]. جمهورى اسلامى، 15/ 2/ 1382، ويژهنام شاخهاى از شجر طوبى، ص 5 به نقل از آيتالله رضا استادى.

نام کتاب : سيناى فقاهت نویسنده : موحد فاطمی، حسن    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست