آنچه در فقه اسلامى مطرح شده و مورد اتفاق و اجماع فقيهان
است، ملاك اخير است، و اساساً جنسيت براساس اندام تناسلى است. از اين رو، علايمى
كه براى خنثى مطرح شده است، بيشتر به آلت تناسلى مربوط مىشود. براى مثال، اگر
فرد واجد هر دو آلت تناسلى است و تنها از يكى از آنها ادار مىكند، همان ملاك
تعيين جنسيت است. پس اگر از آلت تناسلى مردانه ادرار دفع مىشود، مرد تلقى مىشود
و احكام مرد بر وى بار مىشود، و اگر از آلت تناسلى زنانه، ادرار دفع مىشود، حكم
زن را دارد. البته ملاك روحى- روانى ممكن است به عنوان عامل ثانوى مورد توجه قرار
گيرد. [1] وضعيت كروموزومى به عنوان عاملى براى تعيين جنسيت مردانگى يا زنانگى، مورد
تسالم نيست، و برخى گزارشهاى متناقض هم وجود دارد. از اين رو، پزشكان گاه به
معيار يا علايم روحى- روانى، و بعضى با تأكيد بر اندامهاى تناسلى، جنسيت مذكر يا
مؤنث بودن را معين مىسازند.
[2] در فقه اسلامى، راه حلهاى گوناگونى در چگونگى
تشخيص جنسيت خنثى بيان
شده است كه به مهمترين آن اشاره مىشود:
1. ملاك ادار: اگر
خنثى، از يكى از دو آلت تناسلى مردانه يا زنانه، بول كند، به همان جنس ملحق است.
پس اگر از آلت تناسلى مردانه بول كند، مرد است، و اگر از آلت تناسلى زنانه، بول
كند، به زنان ملحق است.
2. سبقت بول از مجراى زنانه يا مردانه: گاه فرد خنثى از هر دو آلت، بول
[1]. مهدى هادوى
تهرانى، مجموعه مقالات و گفتارهاى دومين سمينار ديدگاههاى اسلام در پزشكى، ج 2، ص
80- 81.
[2]. حسنزاده
نظرآبادى، رحيم تقوى، قدسيه سيد علوى، همان، ج 2، ص 73- 79.