عامه،
كاشف از اين است كه متفاهم عرفى از اين روايت، جمله خبريه نبوده است؛ ثالثاً: اگر چه روايت به صورت
جمله خبريه صادر شده، لكين منافاتى ميان جمله خبريه و انشاى حكم نيست؛ چون در اصول
ثابت شده است گاه شارع مقدّس، به جهاتى، احكام شرعى را با جمله خبريّه انشاء
مىكند. در هر صورت، با اندك دقّتى در سياق روايت، دلالت آن بر حكم شرعى، بىنياز
از استدلال و برهان است.
پس
از بررسى سندى اين حديث، نوبت به بحث از دلالت و متن حديث مىرسد؛ و از اين حيث،
لازم است در دو جهت بحث نماييم. جهت اوّل:
بررسى
مفاد تركيبى حديث است؛ به اين معنا كه مجموع تركيبى حديث را مورد بررسى و تحقيق
قرار دهيم. و جهت دوّم: بررسى مفردات حديث و الفاظ مذكور در حديث است.