نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 0 صفحه : 7
مقدمه چاپ اول
وقتى
مقصود شناساندن امور محسوس و مادّى باشد، البته با ارائه خود شىء يا تصوير آن، يا
با نشان دادن آن به صورت فيلم، بهتر به مقصود مىرسيم تا با عرضه كردن يك تعريف
كلى و انتزاعى. و شك نيست كه در اينجا روش مستقيم و حسّى بهتر وافى به مقصود است
تا روش تجريدى. به قول يكى از صاحبنظران يك تصوير روشن بر چند صفحه تعريف و توصيف
رجحان دارد. اما در امور انتزاعى و عقلانى مثلا در فلسفه الهى و منطق كه موضوعات
آنهمه در غايت تجرّد است، و آميختگى با عالم مادّى و محسوس ندارد، جز آوردن تعريف
دقيق چه مىتوان كرد؟ (البته در اينجا هم از لحاظ آموزش بهتر آن است كه استاد نخست
با مثال آغاز كند و پس از آوردن مثالهاى گوناگون، تعريف كلّى را از آنها استخراج
كند).
در منطق
سروكار ما يكسره با معقولات ثانيه است. اين معقولات ثانيه ذهنى محض و معقول صرفند،
و برخلاف معقولات اوليّه (يعنى كليّات طبيعى) هيچ مصداقى در خارج ندارند. مثلا
انسان و اسب و آهن و مس و چنار و سرو كه همه كلّى طبيعىاند داراى افراد خارجى
عينىاند، چنانكه مثلا ما به فلان انسان با دست اشاره مىكنيم و مىگوئيم «اين
انسان است». اما هيچچيز در عالم خارج وجود ندارد كه ما بدان اشاره كنيم و بگوئيم
«اين نوع است» يا «اين جنس است» يا «اين فصل است» يا «اين كلّى است».
بنابراين،
تعريف صحيح و رسا در منطق بيش از هرعلم ديگر ضرورت مىيابد. خاصّه آنكه اصطلاحات و
تعبيرات منطقى در بسيارى از علوم و فنون بكار مىآيد، و مخصوصا در فلسفه اسلامى
پيوسته بكار است. و بدون داشتن تصورى صريح و روشن از معانى آنها، فهم آثار فلسفى
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 0 صفحه : 7