«حكم و فرمان از آن خدا است، فرمان داده است كه جز او كسى را نپرستيم اين است دين استوار ولى بيشتر مردم نمى دانند».
اين آيه هر نوع حكم و فرمان را از آن خدا مى داند. لفظ «حكم» يك معنى وسيع دارد كه تشريع و جعل قانون را نيز در بر مى گيرد، به گواه اين كه نتيجه مى گيرد و مى فرمايد: (أمر أن لا تعبدوا الاّ ايّاه) يعنى اكنون كه هر نوع امر و نهى مخصوص خدا است چنين خدايى در مورد پرستش دستور داده است كه فقط او را بپرستيم.
قرآن مجيد، آن گروه را كه اساس داورى آن ها را چيزى جز احكام الهى تشكيل مى دهد كافر، ظالم و فاسق خوانده است و در طى آياتى چنين مى فرمايد:
2. (و من لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الكافرون).[2]
3. (و من لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الظالمون).[3]
4. (و من لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الفاسقون).[4]
اين آيات و مانند آن ها گواهى مى دهند كه اساس قضاوت ها و داورى ها، بايد آيين و حكم الهى باشد و هيچ كس حق ندارد به تنهايى يا به كمك شورا قانون را تصويب كند و روى آن داورى نمايد.
در اين مورد آيات ديگرى است كه حاكى است خداوند پيامبران خود را با برنامه و نظامنامه اى اعزام كرده است و با بودن شريعت الهى، پيروى از شرايع غير الهى، باطل و بى اساس خواهد بود، چنان كه مى فرمايد: