نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 497
به وضع پى و اساس آن بستگى دارد، اوضاع اقتصادى نيز به اوضاع فنى وابسته است.
هم چنين چگونگى افكار و رسوم و نظام سياسى نيز هر يك تابع وضع اقتصادى است.
ماركس در كتاب «فقر فلسفه» مى نويسد:
«مناسبات اجتماعى به طور كامل با نيروهاى مولّد پيوند دارد انسان با اكتساب نيروهاى مولّد تازه «وجه توليد» (نحوه استفاده از ابزار توليد) خويش را عوض مى كند و با تغيير وجه توليد و طرز امرار معاش خود، كليه مناسبات اجتماعى را تغيير مى دهد».
باز مى گويد:
«پژوهش هايم اين انديشه را در من پديد آورد كه روابط قضايى و شكل هاى گوناگون دولت نمى تواند به خودى خود پديد آمده باشد و نه ناشى از به اصطلاح تحول عمومى فكر بشر باشد، بلكه اين روابط و اين صُوَر گوناگون از شرايط مادى موجود ريشه مى گيرد».[1]
ماركس در اين «تئورى» اصالت انسان و نقش او را در تحولات و تبدلات به كلى انكار كرده است و فكر انسان را تبلور يافته وضع خارج مى داند و نه مؤثر در وضع خارج و از اين راه «هگل» را كه براى فكر انسان يك نوع اصالت قائل است، ردّ مى كند و مى گويد:
«واقعيت هاى مادى (اوضاع اقتصادى) تاريخ را پديد مى آورد، نه انديشه ها و