responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 40

عزت و عظمت، و نگونسارى آن كنايه از زوال دولت و حكومت است.

نكته اين كه عرش به كنايه از قدرت و سلطه قرار مى گيرد، اين است كه اميران و پادشاهان سابق، براى تدبير امور مملكت بر روى سريرى كه بر آن عرش مى گفتند، قرار مى گرفتند و وزيران و ياران ملك در او حلقه مى زدند و او از همان نقطه فرمان هاى خود را براى اداره امور كشور صادر مى كرد و مملكت از همان جا، تحت رهبرى قرار مى گرفت، از اين جهت به مرور زمان عرش و يا جلوس بر عرش و يا استيلاى بر عرش، همگى كنايه از سلطه و قدرت گرديد.

در پايان يادآور مى شويم در حالى كه عرش و سرير و اريكه به يك معنى هستند ولى كلمه ى عرش غالباً در مظهر قدرت و سلطه به كار مى رود در حالى كه اين دو لفظ به عنوان تخت عادى كه انسان بر روى آن تكيه مى كند استعمال مى شود. مثلا: درباره ى سليمان آن گاه كه درخواست احضار تخت بلقيس مى كند (تختى كه نشانه و جايگاه تدبير او بود) لفظ عرش به كار مى برد و مى گويد:

(... أيّكم يأتينى بعرشها قبل أن يأتونى مسلمين) (نمل / 38).

«كدام يك از شما مى توانيد تخت او را بياوريد پيش از آن كه با حالت تسليم پيش من آيند».

ولى آن گاه كه از تخت به معنى جايگاه عادى سخن مى گويد، كلمه ى «سرير» يا «اريكه» به كار مى برد، چنان كه مى فرمايد:

(فى جنّات النعيم * على سرور متقابلين) (صافات / 43 و 44).

«و در بهشت هاى مملو از نعمت و بر تخت هايى رو به روى يكديگر مى نشستند».

و گاهى مى فرمايد:

نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 40
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست