responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 195

دايى بود كه همه چيز را مقدر مى كرد يا حتى همه چيز را مى دانست، آينده به ضرورت چنان مى بود كه خدا در علم قبلى خويش مى ديد. از اين رو، نفى خالقى عليم، شرط عقل و منطق حريت كامل انسان است.[1]

در نقد نظريه «سارتر» چهار نكته را يادآور مى شويم:

1. نظريه «اسرتر» بسان كسى است كه قبلا مدعى را تنظيم كرده و به دنبال دليل آن است و لذا به خاطر اثبات مدعاى خود همه اصول عقلى و فلسفى را ناديده مى گيرد، از آن جا كه او خواهان آزادى مطلق انسان است و كمال را در آزادى مطلق مى داند از اين جهت وابستگى انسان را به خدا نوعى ملعبه تلقى مى كنند و در تصور خود با نفى آن به مقصود خود مى رسد.

2. با نفى خدا نيز آزادى مطلق انسان تأمين نمى شود، مسلّماً نه! زيرا خصوصيات وجودى او به گونه اى است كه تكويناً محدوديت آفرين است، او نمى تواند بدون وسيله در هوا بپرد، يا هر نوع غذا و شرابى را بخورد يا بنوشد، زيرا اين نوع ازادى به قيمت مرگ او منتهى مى شود، اگر اين نوع محدوديت هاى تكوينى با آزادى او سازگار است، محدوديت وابستگى او به خداى جهان نيز با آزادى او منافاتى نخواهد داشت و همگى از خصيصه وجود انسان سرچشمه مى گيرد، زيرا وجود امكانى او بدون علت، امكان پذير نيست.

3. سارتر تصور كرده علم پيشين خدا از انسان سلب آزادى مى كند، و به افعال بشر ضرورت و ناچارى مى بخشد، در حالى كه از نظر فلسفى اين نظريه منحط، كاملا مردود است، بلكه خواهان آزادى در مقام عمل اين انديشه را مطرح



[1] ژان پل سارتر، نوشته كريسين موريس: ص 66، چاپ تهران، 1349.
نام کتاب : مسائل جديد كلامى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 195
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست