نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 62
نکتهها
پیدایش منافق
پیدایش و تقسیم شدن افراد جامعه به سه گروه: مؤمن، کافر و منافق یک امر
طبیعی است. هر دین یا حتی طرحی در جهان پیدا شود، مردم در تلقی آن سه گروه
خواهند بود، عدهای با جان و دل میپذیرند، عدهای به مخالفت برمیخیزند و
عدهای برای مصلحت به ظاهر قبول میکنند. و از این جا مؤمن، کافر و منافق
پیدا میشود. آن گاه که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله در مکه بودند
از منافق خبری نبود، عدهای مؤمن و اکثریّت کافر بودند، چون اسلام چندان
نیرومند نشده بود که عدهای برای استفاده شخصی اظهار اسلام کنند. گرچه
نمیشود به طور کلی منافق را در آن دوره نفی نمود. رجوع شود به آیه 11 از
سوره عنکبوت که در مکه نازل شده است. وقتی که آن حضرت به مدینه هجرت
فرمودند و اسلام گسترش پیدا کرد و حکومت تشکیل داد، به تدریج منافقان پیدا
شدند، هر چه به گسترش اسلام افزوده شد، آنان که نان را به نرخ روز
میخوردند و منافق بودند بیشتر شدند. از قرآن مجید استفاده میشود که در
جنگ «بدر» بعضی از لشگریان آن حضرت منافق بودند در سوره انفال ضمن آیات
جنگ بدر آمده است: إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی
قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دِینُهُمْ ... انفال/ 49. منافقان هر
چه بیشتر میشدند، بیشتر ایجاد مزاحمت میکردند چنان که در جنگ «احد» عبد
اللَّه بن ابی رئیس منافقان از راه، به مدینه برگشت، سیصد نفر با او
برگشتند و رسول خدا را تنها گذاشتند. از این معلوم میشود که منافقان اظهار
وجود هم میکردهاند. حکم بن ابی العاص و چند نفر دیگر،
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 62