نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 4
دانش بهر اندازه كه يقينىتر- و شكنندهتر شك و ريب و جهالت باشد- و بهر اندازه كه كلىتر و عمومىتر- و پرده بزرگترى را بالا بزند- اهميت و مطلوبيت بيشترى دارد- .
در ميان همه مجهولاتى كه- انسان آرزوى دست يافتن بانها را دارد- يك رشته از مسائل است كه از اين لحاظ- در درجه اول اهميت قرار دارد- و آنها همان مسائل مربوط به نظام كلى عالم- و جريان عمومى امور جهان و رمز هستى و راز دهر مىباشد- .
انسان خواه از عهده برآيد و خواه برنيايد- نمىتواند از كاوش و فعاليت فكرى در باره آغاز- و انجام جهان مبدا و غايت هستى- حدوث و قدم وحدت و كثرت متناهى و نامتناهى- علت و معلول واجب و ممكن- و آنچه از اين قبيل است خوددارى كند- و همين خواهش فطرى است- كه فلسفه را براى بشر بوجود آورده است- .
فلسفه سراپاى هستى را جولانگاه فكر بشر قرار مىدهد- و عقل و فكر انسان را بر روى بال و پر خود مىنشاند- و بسوى عوالمى كه منتهاى آرزو و غايت اشتياق انسان- سير در آن عوالم است پرواز مىدهد- .
تاريخ فلسفه با تاريخ فكر بشر توام است- لهذا نمىتوان يك قرن و زمان معين- و يا يك منطقه و مكان معين را بعنوان مبدا و منشا- اصلى پيدايش فلسفه در روى زمين معرفى كرد- بشر بحكم خواهش فطرى خويش هر وقت- و در هر جا كه مجال و فرصتى براى تفكر پيدا كرده است- از اظهار نظر در باره نظام كلى عالم خوددارى نكرده است- و تا آنجا كه تاريخ ميتواند نشان بدهد- در بسيارى از نقاط جهان مانند مصر- و ايران و هند و چين و يونان فلاسفه- و متفكرين بزرگ ظهور كردهاند- و مكاتب فلسفى مهمى بوجود آوردهاند- و از دورههايى كه فاصله تاريخى زيادى با ما ندارد- و دست تطاول ايام نتوانسته است-
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 4