نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 116
مىدهد- اگر از خارج نديده و تهيه نكرده باشيم ممكن نيست- در ميان لكههاى سياه و سفيد عكس پيدا نمائيم- .
اشكال [ششم] يا تقرير-
اين دانشمندان مىگويند- نظر به فورمول زير از پذيرفتن مغايرت- ميان علم و واقعيت خارج ناچاريم- .
اگر معلوم را كه جزئى از واقعيت خارج است ا فرض كنيم- و جزئى از مغز را كه از تاثير معلوم متاثر است- ب فرض كنيم اثر كه فكر و ادراك مىباشد- با ا+ب مساوى بوده و هيچگاه مساوى ا تنها- و يا مساوى ب تنها نخواهد بود- .
پاسخ- معلوم را ا و جزء مغزى را ب- و اثر مادى مفروض را ك- و صورت علميه را ج فرض مىكنيم- فورمول مزبور وقتى ميتواند درست بوده باشد- كه ج ك اثبات شود و گر نه ارزشى نخواهد داشت- .
و خلاصه اين مطلب بلسان فلسفى اينست- كه موجود ذهنى با موجود خارجى- در ماهيت يكى هستند نه در وجود- و آنچه محال است اتحاد دو موجود مستقل در وجود است- نه اتحاد دو وجود در ماهيت با اختلاف در وجود- كه يكى وجود خارجى منشاء آثار بوده
اثبات عالم خارج از ذهن باقى نمىماند- و اما اينكه ماديين گمان كردهاند- از راه اينكه ادراكات مولود تاثيرات خارجى هستند- بوجود عالم خارج پى مىبريم غلط است- زيرا اين پىبردن فرع آن است- كه ما بتوانيم خارج را تصور كنيم- و در ذهن خود حاضر سازيم- تا بتوانيم حكم كنيم كه اين شىء تصور شده- در خارج وجود دارد- و اگر بنا شود آنچه در ذهن ما پيدا مىشود- از هر جهت غير از خارج باشد- محال است كه خاطره خارج در ذهن ما پيدا شود- و خلاصه بيان اينكه روى فرضيه غلط ماديين- در باب حقيقت علم و ادراك- بايد هيچگاه هيچ كس- به هيچ نحو التفات به عالم خارج پيدا نكند
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 116