هر چه كردم سماع بنوشتماصل نقل و سماع گوش بود در گذارد خطا، چو ديد كريمزانكه با عز و عقل و هوش بود هر كه او ذوق مهتري دريافتنزد صبرش، صبر چو نوش بود [1] دامن
عفوپروريش مدامدر ره حلم عيب پوش بود به دعايا داردش «منهاج» گرچه اندر
قفس خموش بود ملك تعالي اين سلطنت را باقي داراد، و متأملان و ناظران اين
تواريخ را در كنف عصمت خود، محروس و محفوظ. بحق محمد و آله اجمعين و سلم تسليما كثيرا كثيرا [2][1] در مصراع دوم تجنيس است، و صبر دوم به فتحه اول و كسره ثاني، عصاره شجره تلخي است (المنجد) [2] تا اينجا در نسخه مط كلكته ديباچه كتاب را طبع كردهاند، و در حاشيه
نوشتهاند، كه بعد ازين ده طبقه (از طبقه اول كه ذكر انبياء عليهم السلام
است، تا آخر طبقه دهم كه شرح ديلميان است) چون تعلق به هندوستان ندارد، ترك
نموده شد، و نسخه مذكوره از طبقه (11) شرح آل سبكتگين آغاز ميگردد، راورتي
نيز از ترجمه (6) طبقه اول صرف نظر كرده، و مختصر آنرا در چند صفحه
مينويسد، و از ترجمه طبقه (7) آل طاهر آغاز ميكند.