الطبقة الاولي [1] طبقه انبياء ابو البشر آدم صلوات اللّه عليه
اما بعد: بدانكه حق تعالي چون خواست، كه تخت خلافت، بفر و شكوه آدم عليه
السّلام، زيب و زينت دهد، ملايكه را كه در فوج عزازيل از آسمان بر زمين
آمده بودند، و اطراف بساط زمين را بنور عبادت منور ميداشتند، اعلام داد: وَ
إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً [2] آن فرستادگان از حضرت ذو الجلال استطلاعي [3] نمودند كه: أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ؟ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ. و
جواب إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ شنيدند، سر بر خط امتثال فرمان
نهادند، مگر عزازيل. چون امر مستور ظاهر شد، و نسيم آثار ايجاد شكوفه چهره
آدم را از غنچه خلعت، بر شاخچه خلافت بشگفانيد، و او را بر جنايت نجابت دوش
ملايكه در مهد عزت، بصدر جنت بردند، و حوا عليها [4] السلام، براي
استيناس و آرام او از پهلوي عزت چپ بيرون گرفت و آن روز جمعه بود، و يك روز
آخرت پانصد سال
[1] چون نسخه اصل
مقدمه و قسمت اول طبقه اولي ندارد، بنابرين نقل حصه ناقص نسخت اصل، از
عالم مرحوم دوكتور محمد اقبال استاد دانشگاه پنجاب خواسته شد، تا از نخست
خطي آن دانشگاه نقلا بفرستند، آن دانشمند فقيد نيز آرزوي مرا قبول فرموده، و
نقل حصه ناقص را فرستادند، و در نامه خويش نوشتند كه «بدبختانه اين نسخه
از روي صحت نسخه خوبي نيست، و درين كتب خانه منحصر بفرد است» چون براي
تكميل اين حصه نسخه ديگري نبود، بنابر آن همان نقل نسخه پنجاب را گرفتم، و
به تعديلات لازمه آن در حاشيت اشارت كردم، خداي كرديم آن دانشمند را غريق
رحمت كناد. [2] قرآن: البقره آيه 30 [3] در نقل نسخه پنجاب (استطاعي) نوشته شده. [4] نسخه پنجاب: عليه