الثاني الملك السعيد ناصر الدين محمود بن السلطان [1] (نور اللّه مرقده)
ملك ناصر الدين محمود پسر مهتر [2] سلطان شمس الدين بود عليه الرحمه [3] و او پادشاه فرزانه و عاقل و بخرد [4] و در غايت جلادت و مبارزت و
بذل و احسان [بود] و اول اقطاعي كه سلطان او را فرمود، خطه هانسي بود و
بعد از مدتي در شهور سنه ثلاث و عشرين و ستمائة، خطه او ده بدو مفوض گشت [5] و آن پادشاه زاده، در ان ديار آثار پسنديده (بسيار نمود) و غزوات بسنت
كرد. چنانچه ذكر او برجوليت و شهامت در عرصه هندوستان منتشر گشت، و برتوه [6] لعين را كه صد و بيست و اند هزار مسلمان بر دست (و) تيغ او شهادت
يافته بودند بر انداخت، و بدوزخ فرستاد، و كفار متمرد (ان) كه در اطراف
زمين اوده بودند قمع و قهر كرد، [7] و جماعتي را منقاد گردانيد، و از
اوده عزيمت لكهنوتي كرد، و لشكر (هاي) هندوستان، بفرمان اعلي نامزد (او)
شد، و ملوك نامدار چنانچه بولان و ملك علاء الدين جاني همه در خدمت او بطرف
لكهنوتي رفتند، و سلطان غياث الدين عوض خلجي بر عزيمت ديار بنگ، از
لكهنوتي لشكر برده بود، و مركز خالي گذاشته. چون ملك سعيد ناصر الدين با
لشكرها، بدان [8] طرف رسيد، بسنكوت (و شهر لكهنوتي) او را مسلم شد، و
چون خبر به (سلطان) غياث الدين عوض خلجي رسيد، از موضعي كه بود، روي به
لكهنوتي نهاد، و ملك ناصر الدين با لشكرها پيش [او] باز رفت، و او را منهزم
گردانيد، و غياث الدين را با جمله امراء و اقرباء، و امراء خلج، و خزاين و
پيلان بدست آورد، و غياث الدين را
[1] راورتي: ملك السعيد ناصر الدين محمود شاه بن سلطان شمس الدين ايلتمش. [2] مط: بزرگتر [3] مط: عليهما [4] مط: عالم و عاقل بود، و در [5] مط: شد [6] مط: برتوه؟ راورتي: برتو، بريتو. پ: بربلوه. در كمبرج هستري آف انديا
(3: 54) اين شخص راجه كشور كه مه روپه شمرده شده، شايد نام اصلي وي بريتهو
باشد، زيرا روايات محلي رنگپور يك نفر راجه بزرگي را بنام بريتهو
ميشناسد، كه در بهيتار گره بنگال غربي حكمراني داشت (قرن 13) و بقاياي
مخروبه پايتخت او تاكنون بطول 4 ميل و عرض دو ميل افتادهاند كه مارتن در
كتاب هند غربي (3: 433) و گزيتير هند (ج 8 و 21) از آن ذكري دارند، و
رنگپور را جزوي از كامروپ قديم ميشمارند (حواشي هوديوالا برايليوت 2: 270) [7] مط: بر انداخت [8] اصل: بران. مط: بدان.