الطبقة الثامنة عشر (في ذكر) السلاطين الشنسبيه [1] بطخارستان و [باميان]
الحمد للّه الذي اعز عباده بالاحسان، و عمر بلاده بالفضل و الامتنان، و
شرف بملوك الدين ديار طخارستان، و الصلوات [2] علي محمد المبعوث من اشرف
[3] بطن عدنان، و الصلوات (و السلام) علي آله و اصحابه سادات [4]
اهل الايمان، و سلم تسليما كثيرا. (اما بعد) چنين گويد: كمترين بندگان
درگاه رباني منهاج سراج جوزجاني [5]، كه چون حق تعالي، از دودمان
شنسبانيان كه ملوك جبال غور بودند، سلاطين بزرگ در رسانيد و چند (گاه)
مملكت (را) از ديار عجم و هند [وستان] در قبضه تصرف و فرمان ايشان آورد،
يكي از آن مملكت طخارستان و جبال باميان بود. كه به همه اوقات قديم الدهر،
باز ملوك آن زمين به عظمت مكان و كثرت اموال و خزاين و وفور معادن و دفاين
معروف و موصوف بودهاند و در بعضي از اوقات [6]، ملوك عجم را چنانچه
قباد و فيروز را [7] مقهور كردهاند، و آن ديار بمعادن زر و نقره و لعل و
بلور و بيجاده [8] و غير آن در اقصي ممالك دنيا معروف [و موصوف بوده]
است. چون آفتاب دولت ملوك و سلاطين غور از مشارق اعلي طالع شد، و سلطان
علاء الدين حسين جهانسوز از انتقام اهل غزنين فارغ گشت، روي بفتوح آن ديار
نهاد [9]، و برادر مهتر خود ملك فخر الدين مسعود را عليه الرحمه در ان
مملكت بعد از فتح نصب كرد، و از وي اولاد كبار و ملوك كرام در رسيدند، آثار
عدل و احسان وصيت بذل و امتنان ايشان، در تمام ربع مسكون نشر شد. رحمهم
اللّه عليهم اجمعين.
[1] اصل: شنسبانيه [2] مط: و الصلوت [3] مط: اسراف [4] مط: ساده [5] اصل: جورجاني. [6] اصل: اقات ملوك عجم راضي قباد [7] اصل: را ندارد [8] بيجاده، كاه ربا و قسمي از ياقوت (برهان). [9] مط: روي بفتح آن ديار آورد.