responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 376

بسيار خريد و همه را اعزاز [1] كرد، و با ثروت و نعمت گردانيد، و مدام انعام و عطاي او بخلق واصل ميشد، تا روزي از روزها در سال دوم از ملك او پسر عم [2] او كه خواهرزاده سلطا [نا] ن بود، ملك تاج الدين (چون) برحمت حق پيوست، و از وي وارثي نمانده بود، اموال و خزاين او از نقود و زرينه و سيمينه مالي وافر، بخدمت سلطان آوردند، سلطان فرمان داد [3]: تا در بر كوشك [4] كه در ميان فيروزكوه بود جشني و مجلس (و) بزمي مهيا كردند و نشاط و عشرت فرمود، از نماز پيشين تا نماز شام [5] تمام آن نقود را از دراهم و دنانير، چه در بدرها، چه در هميانها بود، جمله به دريچهاي قصر بيرون ريختند، و هر صنف از اصناف خلق حضرت چون بزم عام و انعام خاص و عام بود، خيل خيل بپاي قصر مي‌آمدند، و خود را در نظر او ميداشتند، و هر صنف را نصيب كامل مي‌فرمود، و از طبق و صراحي و شمعدان و طشت و آفتابه و نقلدان و حوضك و باركش و كاسه (و هر جنس همه) زرين و نقره‌گين، چنانچه در ان بخشش زياده هزار برده از غلام و كنيزك را از مالكان خود باز خريد [6] و تمام شهر از ان بخشش پر زر شد و آن [7] پادشاه را اخلاق گزيده بسيار بود و صدقات [او و انعامات] و تشريفات (او) باصناف و خلق بسيار واصل شد، و چون قضا و اجل در رسيد اسباب ظهور آن حادثه پيدا آمدن [8] گرفت، چون بحكم التماس سلطان (محمود) خوارزمشاه، برادر او علي شاه را بگرفت، و محبوس [و مقيد] كرد و چاكران و اتباع علي شاه از عراقيان و خراسانيان و خوارزميان و تركان بسيار بودند، و مادر و پسر و حرم با او بودند، جمله (با او) بيعت كردند و چند كرت در خفيه هر كس را از معارف بخدمت سلطان محمود پيغام فرستاد [ند] كه توقع از خدمت پادشاه آنست: كه ما جمله در خدمت علي شاه به پناه آمده‌ايم، و خود را در سايه (دولت و) حمايت او انداخته ما را بدست خصم بايد كه (باز) ندهد، كه زينهاري را اسير كردن و مأخوذ گردانيدن مبارك نباشد، و الا خود را فدا خواهيم كرد، نبايد كه سلطان را
[1] مط: عزيز داشت.
[2] مط: پسر عمه او. راورتي نيز عمه ترجمه كرده
[3] مط: سلطان فرمود تا بر قصر بر كوشك
[4] پ: برندارد
[5] اصل: تا نظام تمام
[6] مط: از خواجگان خود باز خريد
[7] مط: اين
[8] مط: پيدا شدن.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 376
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست