responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 283

و پسر ميانه او نصرت را بتخت نشاندند و اضطراب در ممالك نيمروز ظاهر شد، و از هر طرف تشويش افتاد، و پسر مهتر او ركن الدين مقيد بود و جماعت اهل سنت و جماعت از فريقين همه دوستدار و مطيع و هواخواه ركن الدين بودند. چون مدت چهار ماه از جلوس امير نصرت برگذشت، خوارج خروج كردند، و ركن الدين را بيرون آوردند. ميان امير نصرت و ركن الدين مصاف شد. انهزام بر نصرت افتاد، امير نصرت بطرف خراسان و غور آمد، و كرت دوم بطرف سيستان رفت، و ملك از دست ركن الدين مستخلص كرد و بعاقبت چون لشكر كفار چين و مغل بطرف سيستان رفت، و شهر سيستان بدست كفار افتاد، نصرت شهادت يافت و درگذشت. و اللّه اعلم.

الثامن ركن الدين محمود بن بهرامشاه‌

ملك ركن الدين پادشاهزاده با سياست و قتال و متهتك بود، و در عهد حيات پدر، او را در خدمت پدران، داعي ديده بود. و مادر او كنيزك روميه بود، و او مرد ميانه بالا و لعل و سپيد بود، و در وقت پدر از وي حركات نا مضبوط بسيار در وجود آمد، و ملك يمين الدين بهرام شاه پسر خود ركن الدين محمود را نامزد كرد با لشكري، و باطراف خراسان بخدمت سلطان فرستاد و با آن مستدعي كه از طرف خوارزمشاه آمده بود، چون بحدود فوشنج هراة رسيد، ملك ركن الدين آن ترك مستدعي را در ميان شراب بكشت، و از خوف آن بجانب سيستان باز آمد. ملك يمين الدين بهرامشاه او را مقيد كرد و لشكر بسيار با امير شمس الدين ... [1] با خدمتهاء [2] گران مايه و عذر بسيار بخدمت خوارزمشاه فرستاد، و هم دران سال حادثه كفار مغل ظاهر شد و آن لشكر نيمروز را در قلعه ترمذ نامزد فرمود و چنگيزخان ملعون خود لشكر آورد و ترمذ بستد، و جمله آن لشكر آنجا شهادة يافتند، و ملك ركن الدين محمود چون (به) سيستان بنشست، بعد از برادر ظلم آغاز كرد و دست تعدي بر كشاد و امير نصرت برادرش بيامد، از طرف خراسان بالتماس اهل سيستان، و ايشان را با هم مناقشت افتاد، ناگاه لشكر مغل بسيستان رسيد


[1] در اين جا يك كلمه بصورت واضح خوانده نشد و (با حفض) بنظر مي‌آيد. پ: ناقصه
[2] پ: خدمت
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 283
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست