[ملك ارسلان] بن سلطان مسعود ابو الملوك در سنه تسع و خمسمائه بملك
نشست، و گرمسير و ممالك غزنين در تصرف آورد، و بهرامشاه كه برادر او [1]
بود از پيش او در خراسان رفت بنزديك سلطان سنجر رحمه اللّه، (و) در عهد
ملك ارسلان حوادث شگرف زاد، يكي آن بود كه از آسمان آتش و صاعقه آمد،
چنانچه [2] بدان آتش تمام بازارهاء غزنين بسوخت و ديگر حوادث و اتفاقات
بد در عهد [3] او ظاهر شد چنانچه خلق از دولت او نفرت گرفتند، و او
بغايت بشهامت و جلادت و شجاعت و مبارزت موصوف بود، چون بپادشاهي نشست، با
مادر سببي كه مهد عراق بود استخفاف كرد، بدان سبب سنجر خصم او شد، و
بهرامشاه را مدد كرد و بغزنين آمد، و ملك ارسلان با او مصاف كرد و شكسته
شد، و بطرف هندوستان رفت (و) منكوب گشت، و در سنه احدي عشر و خمسمائه فوت
شد، و مدت ملك او دو سال بود، و مدت عمر او سي و پنج سال. و اللّه اعلم.
الثالث عشر بهرامشاه
معين الدولت [4] بهرام شاه خوبروي و مردانه و باذل و رعيتپرور بود، و
در اول حال كه ملك ارسلان بعد از فوت پدر خود سلطان مسعود كريم بتخت نشست
بهرام شاه بخراسان رفت و تخت خراسان بفر و بهاء سلطان سعيد سنجر انار اللّه
برهانه مزين بود. بهرام شاه [بخراسان رفت] مدتي بر درگاه او بود، سلطان
سنجر لشكر را بجانب غزنين كشيد، و ملك (ارسلان) بعد از مصاف منهزم شد، و
بهرامشاه بتخت نشست، و سنجر او را اعزاز كرد، و سيد حسن عليه الرحمه اين
قصيده خواند در بارگاه بحضور سلطان سنجر عليه الرحمه [5] (يك بيت آورده
شد) بيت: منادي برآمد ز هفت آسمانكه بهرامشاهست شاه جهان سنجر به
خراسان باز رفت، و بهرامشاه مملكت در ضبط آورد، و بطرف هندوستان غزوها كرد،
و محمد باهليم [6] را در بيست و هفتم [7] ماه رمضان سنه اثني [8]
عشر
[1] اصل و بعضي نسخ راورتي: عم، ولي مطابق مط برادر اصح است. [2] اصل: چنانچه خلق بدان [3] اصل: حوادث و آفات بد در عهد. [4] كذا في الاصل، در حاشيه مط و راورتي: معز الدوله [5] مط: عليهما [6] كذا در اصل و مط، نسخ راورتي: با حليم، باهليم. فرشته: باهليم. در
فرهنگ قبايل پنجاب (ج 1 ص 275)BALIM قوميست از راجپوت، و كذلك در ميانوالي
و انباله قومي از افاغنه و جات خود را بحليمBEHLAM گويند [7] راورتي: 28 رمضان [8] اصل: اثنين.