responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 234

با ايشان مصاف كرد، سه روز متواتر قتال و جدال [1] كرد، روز سيوم كه جمعه بود، سلطان منهزم شد، و از راه غرجستان بغزنين آمد، و از غايت خوف كه بر وي مستولي بود خزاين برگرفت [2] و بطرف هندوستان آمد، و در ماريگله (بندگان) ترك و هند بر وي خروج كردند، و او را بگرفتند، و محمد را بر تخت نشاندند، و او را بحصار گيري [3] فرستاد، و در شهور سنه اثنين و ثلثين و اربعمائة شهادت يافت، و مدت ملك او نه سال بود و چيزي.
[و مدت عمر او چهل و پنج سال بود] رحمة اللّه عليه (و السلام علي من اتبع الهدي) [4]

الخامس مودود بن مسعود بن محمود

شهاب الدولت ابو سعد مودود بن ناصر لدين اللّه مسعود. چون خبر شهادت پدر بشنيد [5]. بر تخت پدر به پادشاهي بنشست [6]، و سلطان مسعود وقتي كه بطرف هندوستان ميرفت، او را در ممالك غزنين و مضافات (آن) به نيابت خود نصب فرمود [7] در سنه اثنين و ثلثين و اربعمائه به تخت بنشست [8] و بجهت انتقام پدر لشكر جمع كرد، و روي بطرف هندوستان آورد، [9] و با سلطان محمد بن محمود كه عم او بود، و او را حشمهاء مخالف از حبس بيرون آورده بودند و بر تخت نشانده و پيش او كمر بسته، و امراء [خلاف] هندوستان او را منقاد گشته، و تركان محمودي و مسعودي، كه با سلطان محمود غدر و خلاف كرده بودند، جمله با او [10] جمع شده بودند، و مدت چهار ماه او را فرمانده گردانيده ميان مودود و محمد عم او مصاف شد. حق تعالي مودود را نصرت بخشيد در حدود ننگرهار [11] محمد گرفتار شد، با جمله فرزندان و اتباع.
سلطان مودود [12] كين پدر بازخواست [13] (و) كشندگان پدر را از ترك


[1] اصل: صيال. مط: جدال
[2] مط: بگرفت
[3] اصل و مط: كيري. راورتي گيري نويسد و گويد كه بيهقي نيز گيري نوشته. و بعضي از مورخان كيري و كيرا هم آورده‌اند در ابن اثير (ص 202 ج 9) نام اين قلعه كيكي نوشته شده در گرديزي (ص 87- 88) قلعه كسري است. (ر: 41)
[4] در اصل اسامي اولاد مسعود زيست، مط در حاشيه فقط بحواله يك نسخه خطي اسماي اولاد مسعود چنين است: محمد، موجود مودود. ابراهيم، ايزديار، فرخزاد، شجاع، مردانشاه، علي
[5] مط: شنيد
[6] مط: نشست
[7] مط: كرده بود
[8] مط: نشست
[9] مط: نهاد
[10] اصل: باو
[11] مط: تكرهارود. راورتي: نگرهار. ننگرهار كه ولايت مشرقي افغاني را تاكنون ننگرهار گويند و مركز آن جلال‌آباد است. اصل: نكرهار.
اين نام خيلي قديم است. و در زبان پشتو هم تاكنون زنده است. در متون دوره تيموريان هند نيز بنظر مي‌آيد
[12] اصل: محمود
[13] اصل: ازو بخواست.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 234
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست