شوقمندان مخفي بماند، و نسخه كامل آن به چاپ نرسد، و مورد استفاده اين و آن قرار نگيرد. بدين
فكر در جستجوي نسخ كامل كتاب افتادم، و رأي زدم، كه اگر از ياري بخت بلند،
يكي از نسخ اين كتاب ناياب بدست افتد، بايد به نشر و طبع آن همت گمارم، و
درين راه كاري را بكنم، كه اين شهكار تاريخ و ادب بدست جهانيان افتد، و
روان نويسنده آن شاد گردد. بعد از پرسش و كنجكاوي زياد، بر من پيدا آمد،
كه نسخ خظي كتاب خيلي كم است، جز چند نسخه كه در كتب خانهاي هند و
انگلستان محفوظ است، ديگر نسختي از آن معلوم نيست، و از تهيدستي كه مراست،
رسيدن بدان كتب خانها ميسور و مقدور ني. چون دست من به آن نسخ خطي
نرسيد، اين آرزو در دلم خشكيد، و آرمان اين كار را در خاطر نهفتم، ولي
دريغم آمد، كه دست از طلب بردارم و اين آرزو را فرامش گردانم. چون «جوينده
همواره يابنده بود» و دست جستن و پاليدن بدامان نوميدي نميچسپد، عاقبت
الامر در قندهار نسختي از اين كتاب يافتم، و علي الفور دست بكار بردم، و به
تصحيح، و تحشيه و نقل و تهذيب آن پرداختم. با وجودي كه اين كار را در طول
ايام و ليالي دوام دادم، و نسخه خطيايكه يافته بودم، مدار كار گردانيدم، و
نسخ ناقص كلكته و طبقه (23) طبع بمبئي، و ترجمه راورتي را بآن ممد كردم
چون يكي ازين نسخ، كامل نبود، در اثناي كار به بسي از مشكلات، و دشواريها
بر خوردم، و متاسفانه كتبي كه درين راه با من كمك كند، و يا از آن استفادتي
كنم نيز در كابل بزحمت دست ميداد، و براي تحقيق يك نام مجبور بودم، كه درب
چندين اشخاصي كه كتابي پيش آنها بود بكوبم، و از آنجا هم نوميد برميگردم. در
خلال اين كار، بسبب نيافتن كتب و مراجع لازمه، بارها باين فكر افتادم كه
دست از كار بكشم، و آنرا بموقعي ملتوي گردانم، و در جايي انجام دهم، كه كتب
لازمه موجود باشد، و هم فراغي از امور دفتري و علمي ديگر ميسر گردد، چون
ظاهرا چنين فرصتي و فراغ بالي در ايام زندگاني من، مأمول و متصور نبود،