چون سيف ذي يزن كشته شد، و هرز [1] و جماعت عجميان كه نوشروان بمدد او فرستاده بود، همه در موافقت سيف ذي يزن همانجا بودند، و سيف ايشان را خدمت بسيار كرد، چنانچه فرمان و هرز بر جمله يمن و سيف نافذ بود. در حادثه سيف، او خدمت نوشروان بنوشت، و از نوشروان فرمان رسيد: كه جمله حشم حبشيان را از پيرو جوان و خورد و بزرگ بكشيد و هرز پادشاه باشد. فرمان را امتثال نمود، و بلاد يمن را از حبشيان بكلي خالي كرد. مدت چهار سال در يمن پادشاه بود، و درگذشت.

مرد جلد تا زنده و نامدار بود، بفرمان نوشروان، بعد از پدر پادشاه شد در يمن و ضبط كرد، و مدتي ملك راند او هم درگذشت. از وي پسري ماند سبحان بن مرزبان بن وهرز [3]، بفرمان نوشروان پادشاه شد. چون مدتي بر آمد او نيز درگذشت. از وي پسري ماند حرحسر [4] نام، بپادشاهي يمن بنشست، و ملك نوشروان منقضي شده بود، و هرمز به تخت نشسته، آن حرحسر بن سبحان بن مرزبان، بن وهرز، كه در ملك يمن بود، بر هرمز عاصي شد.
و اللّه اعلم باعماله و احواله.