طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) - سراج جوزجانی، منهاج الدین

نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین جلد : 1 صفحه : 162

حساب كردند، از زر و جواهر و مواشي، خراج سه سال مملكت بود سه سال مال رعيت جمله ممالك خود ببخشيد، باز به عشرت مشغول شد و تنها بر شبه بازرگانان به هندوستان رفت، و در هندوستان بذات خود مردانگي بسيار كرد، و پيلان را به تنهاي خود خرطوم بگرفتي و بر زمين زدي و سر از تن جدا كردي، و مصافهاي هندوستان كه خصمان ملك هند بودند تنها بشكست ملك هند را دختري بود به وي داد، به آخر خود را بر ملك هند آشكارا كرد، ملك هند مال از وي قبول كرد، و او را بسيار خدمت كرد و بعجم باز آمد، و مدام شكار ميكردي، و از عجم كس فرستاد، و از راي [1] سرود گويان هند طلبيد، راي يك هزار زن و مرد سرودگوي بر بهرام فرستاد، گويند لوليان ايران از آن نسل‌اند، و حديث كنيزك مطرب و شكار آهوان معروفست. بهرام از بزرگي و فضل كه بود جمله زبانها بدانستي، و او را شعر عربيت بسيار است.
در تاريخ مقدسي چنين آورده است: كه هر گاه كه در خشم شدي لفظ عربيت گفتي، و هر گاه كه در بارگاه بودي، لفظ پارسي گفتي، و هر گاه كه در مصاف بودي و در جنگ تركي گفتي، و با زنان حرم بزبان هرات سخن گفتي. و به همه اوصاف فرزانگي آراسته بود، و در عهد او دولت خاندان پدران مصطفي عليه السّلام در جنبش آمد، و قصي ابن كلاب كه اول ملك عرب بود از اجداد مصطفي عليه السّلام از مادر بزاد در عهد او و عهد بهرام گور شست سال بود در گذشت، و اللّه اعلم بالصواب.

الرابع عشر يزد جرد بن بهرام‌

چون بر تخت نشست با خلق داد، و عدل كرد، و ملوك اطراف او را منقاد شدند، و مملكت را در ضبط آورد. چون مدتي بگذشت. ملك روم خراج باز گرفت، دو پسر داشت يزدجرد: يكي فيروز، دوم هرمز. سيستان بفيروز داد، و هرمز را پيش تخت بداشت، يزدجرد هژده سال و چهار ماه و هژده روز ملك راند و درگذشت. هرمز ملك بگرفت، فيروز از سيستان بطرف غرستان [2] و طخارستان رفت بملك هياطله و از وي مدد طلبيد و لشكر آورد

[1] راي: لقب شاهان هند.
[2] پ: كلمه غرستان ندارد.

نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین جلد : 1 صفحه : 162

فرمت PDF

شناسنامه

فهرست