responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 148

همه تلخ اند و تيز. برين جواب دارا لشكر ساخت، با سيصد هزار مرد عزم روم كرد، و سكندر نيز لشكر ساخت با هشتصد [1] هزار مرد ببلاد جزيره آمد، بروايتي شش ماه و بروايتي يك سال با هم جنگ كردند سكندر دو پهلوان را كه از لشكر دارا بودند، در خفيه مالي فراوان وعده كرد، تا در مصاف دارا را زخم زنند. پس در آمدند و زخم كردند، از اسپ در افتاد، سكندر را اعلام دادند به تعجيل نزديك او آمد، و از اسپ فرود آمد و بنشست، و سر دارا را از خاك برگفت، و روي او را از خاك پاك كرد، شكر ايزد تعالي گفت، كه اين حركت از من و از لشكر من نبود، اكنون التماس تو چيست؟
دارا گفت: سه چيز التماس منست: يكي آنكه دختر من روشنك را در حباله خود آري. دوم آنكه كشندگان مرا بكشي. سيوم آنكه: دين مرا خوار نكني و اكابر عجم را عزيز داري هر سه التماس دارا قبول كرد و در گذشت.

العاشر اسكندر

بن فيلقوس رومي، و بروايتي نسبت او چنين يافته شد كه ثبت افتاد: سكندر بن فيلقوس بن مرمس بن هردس بن ميطون بن رومي بن اقطو بن نويان بن يافث بن سرجون بن روميه بن شرط بن نوفل بن رومي بن الاصف بن التفق بن العيص بن اسحاق النبي عليه السّلام [2].
در كنيت او اختلاف بسيار است، بعضي گفته‌اند: او را ذو القرنين از براي آن گفتندي: كه بخواب ديد، كه هر دو گوشه آفتاب را بدست خود گرفته بودي و بعضي گويند: براي آنكه او دو گيسو داشت. و بعضي گويند: كه در جنگي بر يك نيمه او زخمي آمد هلاك شد، حق تعالي او را زنده گردانيد، ديگر بار بر نيمه ديگر زخمي آمد بمرد، و بعضي گويند: بر سر دو شاخ داشت اما آنچه او را سكندر نام به چه سبب بود؟ بعضي گويند: داراء بزرگ دختر فيلقوس پادشاه يونان را بخواست. چون به عجم آورد، از آن دختر بوي ناخوش مي‌آمد او را بنزديك پدر باز فرستاد، آن دختر حامله بود، او را دارو كردند به گياهي


[1] اصل هيصد، طبري: 8 صد هزار
[2] كذا في الاصل، طبري (2: 9): اسكندر ابن بيلبوس بن مطريوس. و يقال ابن مصريم بن هرمس بن هردس بن ميطون بن رومي بن ليطي بن يونان بن يافث بن ثوبه بن سرحون بن روميه بن زنط بن نوفيل بن روفي بن الاصفر بن اليفز بن العيص بن اسحاق.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست