ابو محمد الحسن بن يوسف [2] المستنجد باللّه، ولادت او روز دوشنبه
سيزدهم ماه شعبان سنه ست و ثلثين و خمسمائة بود، و او سي ساله بود كه او را
بيعت خلافت كردند، بعد از فوت پدرش امام مستنجد، روز يكشنبه دهم ربيع
الآخر، سنه ست (و) ستين و خمسمائه، و مدت خلافت او نه سال و شش ماه و بيست
روز بود، و فوت او روز شنبه سلخ ماه شوال سنه خمس (و) سبعين و خمسمائه بود،
و او در مسند خلافت عظمت تمام داشت، و مثال او در ميان امثله اجداد مادري
منهاج سراج موجودست، به قضاء قلعه تو لك ولايت قهستان و جبال هراة، و آن
مثال بنابر مثال جد اعلي مستضيء بود القادر، و آن مثال هم موجود است، و جد
پدري تشريف دار الخلافة پوشيده بود، بوقت رفتن سفر قبله، عليه الرحمة و
المغفره.
الناصر لدين اللّه
امير المؤمنين ابو العباس احمد بن المستضيء، ولادت او روز دوشنبه دهم
ماه رجب سنه ثلث و خمسين و خمسمائه بود پدر او روز جمعه دوازدهم شوال سنه
خمس و سبعين و خمسمائه خطبه كرد، و او را در اثناي خطبه بولايت عهد ذكر
فرمود، و چون مستضيء در سلخ همين شوال [3] برحمت حق پيوست در غره ذي
الحجه سنة المذكوره او را بيعت كردند، و او خليفه بود، كه چهارده پدر او
خليفه بودند، و ميان او و عباس بيست پدر بود رضي اللّه عنهم در عهد او كار
خلافت قوت گرفت، و درين عهد سلطنت غور و خراسان و غزنين و هندوستان به
سلطان غياث الدين محمد سام، و معز الدين محمد سام تعلق داشت، و تخت خوارزم و
بعضي از خراسان، سلطان تكش بن خوارزمشاه بن الپ ارسلان [4] بن اتسز
داشت، و وزارت دار الخلافه ابن الفضل داشت تكش بن خوارزمشاه سر از طاعت دار
الخلافه بكشيد، و از خوارزم بعراق آمد، و ابن الفضل الوزير بدفع او از
بغداد بيامد، و ميان ايشان مصاف شد و لشكر خليفه شكسته شد، و بحضرت غور و
غزنين رسل دار الخلافه بيامدند و استمداد نمودند، چنانچه امام شمس الدين
ترك و ابن الربيع و ابن الخطيب [5]
[1] الكامل و سيوطي: المستضيء بامر اللّه [2] اصل: ابو محمد بن الحسن بن يوسف بن المستنجد [3] الكامل: 2 ذي قعده [4] كذا. جمهور: خوارزمشاه ايل ارسلان. [5] ر: 6