responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 121

خبر بنده‌اى به ابو رافع بخشيد، و هم در آن شب او را ابراهيم نام نهاد جبرئيل آمد و گفت السّلام عليك يا ابا ابراهيم حضرت بدين سبب شادمان گشت و دايه‌اى براى وى مقرّر فرمود و ابراهيم قريب به يك سال و نيم به زيست و در سال دهم از هجرت وفات يافت و پيمبر از موت وى بسيار اندوهناك گشت و به صحّت رسيده كه چون خبر به نزد آن حضرت آوردند كه ابراهيم در سكرات است آن سرور نزد دايۀ وى آمد و در آن وقت عبد الرحمن بن عوف همراه حضرت بود و ابراهيم در كنار مادر قرار داشت حضرت پيغمبر وى را فرا گرفت و چون به آن حالش بديد اشك در چشم مباركش روان شد عبد الرحمن گفت يا رسول اللّه! تو نيز گريه مى‌كنى؟ نه نهى كرده بودى از گريه بر ميّت حضرت (صلى اللّه عليه و آله) فرمود: اى پسر عوف نهى كرده‌ام از روى و موى كندن و جامه پاره كردن و طپانچه بر رخساره زدن أمّا آب چشم اثر رحمتست و هر كه رحم نكند بر وى رحم نكنند آنگاه فرمود: كه اى ابراهيم اگر نه آن بودى كه موت امريست حق و وعدۀ صدق و آخر ما عن‌قريب به اوّل ملحق خواهد شدن هرآينه كه بر تو بيشتر از اين حزين مى‌شدم آنگاه فرمود العين تدمع ديده اشك مى‌بارد و القلب يحزن و دل اندوهناك مى‌شود و لا نقول إلاّ ما يرضى ربّنا و نمى‌گوئيم سخنى مگر آنچه پسندد پروردگار ما و انّا بفراقك يا ابراهيم لمحزونون و ما به فراق تو اى ابراهيم هرآينه اندوهناكيم و چگونه كسى در فراق جگرگوشۀ خود اندوهناك نبود چه او جزويست از والدين و در قطع جزو هرآينه كلّ را ملال و كلال مى‌رسد.

دل ز پيوند كسان برداشتن آسان بود ليك از پيوند جان خود بريدن مشكلست
در شواهد النبوة و ديگر كتب سير مذكور است كه روزى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله امام حسين را بر ران راست خود نشانده بود و پسر خود ابراهيم را بر ران چپ جبرئيل عليه السلام فرود آمد و گفت يا حبيب اللّه! خداى تعالى اين هر دو را براى تو جمع نخواهد كرد و يكى را از تو بازخواهدستد اكنون تو اختيار كن هر كدام كه خواهى تا خداى به جوار رحمت خود برد رسول صلى اللّه عليه و آله فرمود كه اگر حسين وفات كند در فراق وى هم جان من بسوزد و هم دل على ملول شود و هم جگر فاطمه ريش

نام کتاب : روضة الشهداء نویسنده : کاشفی، ملا حسین    جلد : 1  صفحه : 121
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست