نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 66
نورانیت آن نمایان است و نیازی به بیان ندارد، آن هم بیانی که پیچیده در سوگند باشد: «ثُمَّ
جاؤُکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا إِحْساناً وَ
تَوْفِیقاً.» در نتیجه، بعد دیگری از احسان معلوم میشود؛ اینکه احسان
راستین نیازی به بیان نداشته و فعلیت آن در تمام شؤون، نمایانگر آن است.
6. الف- تعقل در امور به عمل رنگ احسان میدهد
قوله تعالی: «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ
أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ لا
تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ
وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا
تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذلِکُمْ
وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ.» [1] در آیه شریفه، احسان به
والدین، بعد از نهی از شرک به پروردگار یکتا بیان گردیده است؛ همچنان که
پیش از این گذشت، احسان به والدین، نشانه روحیه حقشناسی است و تقویت و
تکامل و توسعه آن، موجب ظهور روحیه حقپرستی میشود که تجلّی آن، اعتقاد به
توحید، پرستش خدای عزّ و جلّ و عمل به اوامر و نواهی اوست. رشد و توسعه
روحیه حقپرستی، در پرتو اعتقاد به توحید، و عمل به اوامر و نواهی، در سایه
تعقّل انجام میپذیرد. در این حالت است که فرد احسان خود را پرتوی از
احسان و رحمت حق میداند، و بر آن است که رحمت واسعه حق به همه، از جمله به
فرزندانش، روزی میرساند. ازاینرو، نه تنها از روی فقر و تنگدستی به
فرزندان آسیبی نمیرساند، بلکه نسبت به آنان، عاطفه مهر و محبّت را که امری
فطری و الهی است، اعمال میکند: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ
إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ
ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ
اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ
تَعْقِلُونَ.» علاوه بر آن، تجلّی احسان در فرد در قالب فضیلت اخلاقی
راستین، با اضدادش منافات دارد؛ چنانکه هرچه این فضیلت اخلاقی بیشتر تکامل
یابد، او از اضدادش: کشتن فرزندان، ارتکاب اعمال بد و فحشا و ارتکاب قتل نفوس، دورتر میگردد: