نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 65
احسان
فضیلتی است که سبب کمال انسان میشود و احسان انسان مختال فخور، نه تنها
سبب کمال او نمیشود، بلکه نقص او را فزونی میبخشد؛ چون احسانی سبب کمال
میشود که در جهت رضای حضرت حق جلّ و علا باشد، اما احسانی که از انسان
مختال فخور سرمیزند، در جهت رضای مختالیت و یا فخوریت اوست.
مختال فخور کیست؟
«مختال فخور» کسی است که خود را بزرگ پنداشته و بر خود فخر میکند و بر
دیگران تکبّر و فخرفروشی میکند. پس او هم خود را بزرگ میبیند و هم این
بزرگی خیالی را که در خود دیده، بر دیگران عرضه میکند، و این دو، مخالف و
مقابل احساناند. مختال فخور، با این رذیله اخلاقی که در خود دارد یا اهل
احسان نیست؛ زیرا احسان فضیلتی است در مرتبه بالاتر از عدل و این در حالی
است که «مختال فخور» از عدالت به دور است و یا اگر هم بخششی از او ملاحظه
شود، احسان بر آن صادق نیست؛ چرا که او با این بخشش میخواهد یا مختال بودن
را برای خود حدیث نفس نموده و با این خیال باطل دل خوش کند، و یا فخور
بودن را به نمایش گذارد. ازاینرو با توجّه به ذیل آیه شریفه درمییابیم که
احسان باید بدون شایبه و به دور از هر نوع تظاهر و ریا و ناب و خالص باشد
تا هم کیفیت فعل آن محبوب حضرت حق عزّ و جلّ شود و هم اثر وضعی آن، موجب
تعالی اخلاقی و رشد فضایل در انسان گردد.
5. الف- احسانی که بخواهند با پشتوانه سوگند آن را اثبات کنند، احسان حقیقی نیست
«فَکَیْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ
ثُمَّ جاؤُکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا إِحْساناً وَ
تَوْفِیقاً.» [1] در آیه شریفه، مفردات مقدم بر احسان، غیر احسانی بودن
احسان آنان را معلوم میکند؛ زیرا فعلی که مبتنی بر احسان راستین و برای
رضای حق تعالی بوده و از روی ملکات عالی اخلاقی انجام گیرد، فضیلتی است که
خود، مرکز نور بوده و تشعشع