همزمان او شيخ طوسى (م 460 ه) دانشمند نامى شيعى در تفسير تبيان، نيز مباحث كلامى و از جمله ردّ بر اشاعره را كه بيشتر با عقايد شيعه اصطكاك داشته است، متعرض شده است.
از اين كتب كه مقصود اصلى آن تاريخ اديان و مذاهب نبوده و به مناسبت به نقد آراء و عقايد مذهب يا مذاهبى پرداخته است كه بگذريم، كتبى ويژۀ گزارش مذاهب اسلامى و ملل و نحل، نوشته شده است كه مناسب است از آن نيز به كوتاهى ياد كنيم.
ولى در اينجا بهتر است از سنخ ديگرى از مصنفات پيشينيان كه در آن از عقايد و آراى فرق اسلامى سخن رفته و اطلاعات مفيدى براى ما باز گذاردهاند ياد كنيم، و آن كتب تاريخ و كتب جغرافياى توصيفى بلاد اسلامى است كه در پارهاى از اين آثار به اطلاعات پرارزشى در اين زمينه برخورد مىكنيم.
مثلا در تاريخ طبرى به طور مبسوط راجع به خوارج و عقايد آنان و قيامهاى خونين ازارقه و نيز فرقۀ قرامطه و كشتارهاى آنان و قيامهاى زيديه و پيروان آنان از سادات حسنى و تأسيس دولتهاى زيدى، ادارسۀ مغرب، علويان طبرستان، قيام يحيى بن حسين زيدى در 228 ه در يمن و نشر مذهب زيديه در آن ديار، همچنين از اسماعيليان و تشكيل دولت فاطميان به سال 297 ه در افريقا و سپس در مصر و شام، قيام محمره يا خرّم دينان، و قيام زنگيان در بصره و غير اينها پرداخته است كه تاريخنويسان بعدى چون ابن اثير و ابو الفداء به تفصيل بيشتر يا به اجمال مطالب وى را بازگو نمودهاند.
نيز مسعودى (م 335 ه) [50]در كتاب پرارج مروج الذهب، اطلاعات بسيار مفيدى راجع به فرق اسلامى مرقوم داشته و تفصيل آن را به كتاب مفصل خود اخبار الزمان موكول كرده است كه متأسفانه از اين اثر نفيس خبرى نيست [51].
[49]
در كتب تفسير مشاهده مىشود. حاجى خليفه در كشف الظنون از دو تفسير به نام اصفهانى ياد مىكند: نخست تفسير اصفهانى قديم از ابو مسلم، محمد بن على معتزلى (متوفاى 459 ه) كه جامع التأويل لمحكم التنزيل، نام داشته، و دوّم از تفسير اصفهانى از آن الشيخ الامام ابو القاسم اسماعيل بن محمد (متوفاى 535 ه) كه آن نيز مسمى به جامع و شامل 30 مجلد بوده است.
[50] -محدث قمى قول ديگرى را در تاريخ وفات مسعودى آورده است كه چون ما زمان تقريبى نامبردگان را در نظر داريم از نقل اقوال مختلفه در وفيات اعلام، خوددارى كرديم.
[51] -كتاب مختصرى كه به نام اخبار الزمان، منسوب به مسعودى در مصر انتشار يافته است، مسلما از اين مؤلف و كتاب گرانقدرش (اخبار الزمان) نيست.