او هست يا خير؟ (3) اگر احتمال ضرر نمىداده، ولى بعداً معلوم شده كه روزه گرفتن براى جنين ضرر داشته، چه حكمى دارد؟ ج: اگر با وجود خوف از ضررى كه داراى منشأ عقلائى است، روزه گرفته باشد و يا بعداً برايش معلوم شود كه روزه براى وى يا براى جنيناش ضرر داشته، روزهاش صحيح نيست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت ديه جنين متوقف بر اين است كه ثابت شود فوت جنين مستند به روزه گرفتن وى است.
[س 747 خوف ضرر بر طفل]
س 747: من به لطف خداوند متعال داراى فرزندى هستم كه شير خوار است. إن شاء اللّٰه تعالى به زودى ماه مبارك رمضان فرا خواهد رسيد. در حال حاضر مىتوانم روزه بگيرم ولى در صورت روزه گرفتن، شيرم خشك خواهد شد. با توجه به اين كه داراى بنيۀ ضعيفى هستم و كودكم هر ده دقيقه شير مىخواهد، چه وظيفهاى دارم؟ ج: اگر به دليل كم يا خشك شدن شيرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشيد، روزهتان را افطار كنيد، ولى براى هر روزى بايد يك مد طعام به فقير بدهيد و قضاى روزه را هم بعداً به جا آوريد.
بيمارى و منع پزشك
[س 748 پزشكانى كه به مسائل شرعى ملتزم نيستند، بيماران را از روزه گرفتن به دليل ضرر داشتن منع مىكنند]
س 748: بعضى از پزشكان كه به مسائل شرعى ملتزم نيستند، بيماران را از روزه گرفتن به دليل ضرر داشتن منع مىكنند، آيا گفتۀ اين پزشكان حجت است يا خير؟ ج: اگر پزشك امين نباشد و گفتۀ او هم اطمينانآور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفتۀ او اعتبارى ندارد و در غير اين صورت نبايد روزه بگيرد.
[س 749 ناتوانى از روزه گرفتن بر اثر بيمارى ]
س 749: مادرم تقريباً سيزده سال بيمار بود و به همين دليل نمىتوانست روزه بگيرد. من دقيقاً اطلاع دارم كه علت روزه نگرفتن او احتياج به مصرف دارو بوده است، اميدواريم ما را راهنمايى فرمائيد كه آيا قضاى روزهها بر او واجب است؟ ج: اگر ناتوانى او از روزه گرفتن بر اثر بيمارى بوده، قضا ندارد.
[س 750 من بر اثر ضعف جسمانى از ابتداى سن بلوغ تا دوازده سالگى روزه نگرفتهام]
س 750: من بر اثر ضعف جسمانى از ابتداى سن بلوغ تا دوازده سالگى روزه نگرفتهام، در حال حاضر چه تكليفى دارم؟ ج: واجب است روزههايى را كه در ماه مبارك رمضان نگرفتهايد با اين كه به سنّ تكليف رسيده بوديد، قضا كنيد، و اگر افطار روزۀ ماه رمضان عمدى و اختيارى و بدون عذر شرعى بوده، كفاره هم بر شما واجب است.
[س 751 چشم پزشك مرا از روزه گرفتن منع كرده]
س 751: چشم پزشك مرا از روزه گرفتن منع كرده و گفته است كه به علت ناراحتى چشم به هيچ وجه نبايد روزه بگيرم، ولى من به گفتۀ او توجه نكرده و شروع به روزه گرفتن كردم كه باعث بروز مشكلاتى براى من در اثناى ماه رمضان شد. به طورى كه در بعضى از روزها هنگام عصر احساس ناراحتى مىكنم، لذا متحير و مردد هستم بين اين كه روزه نگيرم و يا ناراحتىام را تحمل كرده و روزه را تا غروب ادامه دهم. سؤال اين است كه آيا اصولاً روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهايى كه روزه مىگيرم و نمىدانم قدرت ادامۀ آن را تا غروب دارم يا نه، آيا