نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 150
در اخبار جنگ ويتنام آمده بود كه در انگيزههاى جنگجويان اين سرزمين رگههائى
از ايمان مذهبى نيز وجود داشت كه اين مسألهاى است در خور مطالعه و دقّت!
در اوصاف پنجگانهاى كه قرآن در آيه 128 سوره توبه براى پيامبر اسلام صلى الله
عليه و آله و سلم ذكر مىكند، يكى از صفات ويژه اين رهبر بزرگ، اين مدير و فرمانده
بىنظير را «عشق به هدايت مردم» مىشمرد و از آن تعبير به «حَريصٌ عَلَيْكُمْ» مىكند كه
تعبيرى است بسيار رسا و گويا و يقيناً اگر آن عشق سوزان به امر هدايت خلق نبود،
آنهمه ناملايمات را با آغوش باز استقبال و تحمّل نمىكرد.
شايد تعبير به «أب» (پدر) در مورد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و على
عليه السلام در آنجا كه مىفرمايد:
«انَا وَعَلِىٌّ ابَوا هذِهِ
ألأُمَّة؛
من و على دو پدر اين امّت هستيم» [1] نيز اشاره به همين مطلب است كه رابطه ما با اين امّت رابطه
عاطفى پدرانه است؛ پدرى كه براى نجات و پيشرفت فرزندش دل مىسوزاند و به او عشق
مىورزد.
***
10- تجربه و آزمودگى
هيچ مدير و فرماندهى در آغاز كارش تجربه قابل ملاحظهاى در مورد آن ندارد؛ ولى
كارهاى قبلى او در مشاغل و مناصب ديگر مىتواند زمينه ساز براى منصب فعلى او باشد؛
و منظور از تجربه و سابقه كار نيز همين است. فى المثل، نبايد و نمىتوان يك سرباز
عادى را بدون طىّ سلسله مراتب، به فرماندهى لشكرى منصوب كرد، و اگر ضرورتهاى حاصل
از انقلاب و كمبودها چنين مطلبى را در بعضى سطوح ايجاب كند، اين يك استثنا است، نه
يك ضابطه و قانون.
دليل آن هم روشن است، زيرا مسائل مربوط به «مديريّت» و «فرماندهى» بيش از آنچه
جنبه علمى و آموزشى دارد، داراى جنبه عملى و تجربى است.
يك فرد ممكن است حدّاكثر استعداد را براى مديريّت و فرماندهى داشته باشد،