نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 132
را دارد. يك مدير و فرمانده مكتبى نه تنها نمىتواند در برابر آن مكتب بىتفاوت
باشد؛ بلكه، بايد ايمان عميقش به تعليمات آن مكتب انگيزه اصلى او را در انجام
وظايفش تشكيل دهد.
در اينجا مسأله از شكل سلسله مراتب، و احساس مسؤوليّت در برابر مقام فوق،
بيرون مىآيد؛ و شكل «خود جوشى» را به خود مىگيرد.
قابل توجّه اين كه قرآن مجيد درباره پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم
مىگويد: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْه
مِنْ رَّبِّه ...؛ پيامبر، به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل
شده، ايمان آورده است و ...» [1]
ايمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به «ما أَنْزَلَ اللّه» از تمام تلاشها و كوششها و از تمام زندگانيش آشكار بود.
در هيچ يك از تواريخ ديده نشده كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در جائى
از ميدان جهاد فرار كرده باشد، حتّى در ميدان احُد كه اوضاع به منتها درجه وخامت
رسيد، و گروه زيادى از لشكر جز خاصّان- يا طبق روايتى جز على عليه السلام- از
ميدان كنار رفتند، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم چون كوه پابرجا ايستاد و با
اين كه جراحات پيشانى و شكستگى دندان، او را به شدّت آزار مىداد، و در برابر دشمن
تنها مانده بود، دست از استقامت و پايمردى برنداشت و سرانجام ديگران را به ادامه
مبارزه و بازگشت به ميدان دعوت كرد.
جالب اين كه، در نهج البلاغه به خصوص روى اين نكته تكيه شده كه به هنگام آرايش
صفوف در ميدان جنگ، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از همه لشكر به دشمن نزديكتر
بود:
«كُنَّا إِذا احْمَرَّ البَأْسُ
اتَّقَيْنا بِرَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله و سلم فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ
مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّمِنْهُ؛