responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن و آخرين پيامبر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 286

پيامبر (ص) با عدّه زيادى از مسلمانان به قصد انجام مراسم «عمره» از مدينه حركت كرد و 70 شتر براى قربانى همراه برد.

كم‌كم خبر به مكه رسيد، و مشركان تصميم گرفتند از آمدن پيامبر به مكه به هر قيمتى كه ممكن است جلوگيرى كنند.

يكى از مأموران سرى پيامبر (ص) اين خبر را به حضرت رسانيد. مسلمانان در اين موقع در نزديكى سرزمينى بنام «حديبيه» كه تا مكه «يك روز راه» بود، رسيده بودند.

حديبيه اصلًا نام چاهى در آن سرزمين بود، و چون عربها در آن بيابانهاى سوزان، به چاههاى آب اهميت خاصى ميدادند هر چاهى را نامگذارى ميكردند، و سپس اين نام به قريه‌اى كه نزديك آن بود نهاده مى‌شد.

پيامبر در آنجا توقف كرد تا اطلاعات بيشترى درباره چگونگى تصميم قريش كسب كند، و با دقت و مطالعه بيشتر قدم در حرم امن خدا (مكه) بگذارد. زيرا پيامبر از برخورد مسلحانه با دشمن در سرزمين مكه كه مركز مقدس و پاك و محل امنيت مذهبى بود به شدت احتراز داشت.

ناگهان در اين هنگام «نماينده‌اى» از طرف طايفه قريش كه زمامداران مكه بودند به خدمت پيامبر آمد (او بديل بن و رقاء از طايفه خزاعه بود) و تصميم جدّى و قاطع قريش را بر جلوگيرى از مسلمانان باطلاع رسانيد.

پيامبر (ص) فرمود: «ما براى انجام مراسم عمره آمده‌ايم، نه براى جنگ، و اگر قريش بخواهد با ما بجنگد به زيان او تمام مى‌شود.»

ضمناً در اينجا «بديل بن ورقاء» مناظر هيجان‌انگيزى از احترام‌

نام کتاب : قرآن و آخرين پيامبر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست