: «اين ستارگانى كه در آسمان است شهرهائى همچون شهرهاى زمين دارد، هر شهرى با
شهر ديگر (هر ستارهاى با ستاره ديگر) با ستونى از «نور» ارتباط دارد.
در اينجا اين سئوال پيش مىآيد كه آيا ستون نامرئى كه در آيه ذكر شده، و آسمانها
را نگه داشته، و از پراكندگى كرات آسمانى جلوگيرى ميكند، چيزى جز نيروى جاذبه هست؟
آيا تعبيرى روشنتر و رساتر از «ستون نامرئى» در افق ادبيات آن روز براى ذكر
نيروى جاذبه پيدا ميشد؟
و اين را هم ميدانيم كه اگر اين نيرو نبود آسمانها بهم مىريختند، هر ستارهاى
به گوشهاى پرتاب ميشد و در يك ظلمت ابدى فرو ميرفت، بدون نيروى جاذبه هيچ
سيارهاى در مدار خود گردش نمىكند، و خلاصه اين نيرو است كه آنها را به اين حال
نگه داشته، همانطور كه ستون عمارت را برپا و به وضع خاص خود نگه مىدارد.
***
تسخير خورشيد و ماه
در ضمن اين آيه اشارهاى به تسخير خورشيد و ماه شده است، و اين تعبير از جهاتى
درخور دقت است و در حقيقت مسئله اعجاز علمى بودن اين آيه را تكميل ميكند.
توضيح اينكه:
در هفت مورد از آيات قرآن مجيد مسئله تسخير خورشيد و ماه آمده
[1]. سفينة البحار ماده نجم جلد 2
صفحه 574 نقل از تفسير على بن ابراهيم قمى
نام کتاب : قرآن و آخرين پيامبر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 170