responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عقيده يك مسلمان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 42

1- «ذات خداوند عين هستى و وجود است»

2- «خداوند وجودى است بى‌نهايت از هر جهت»

امّا اين كه «ذات خداوند عين هستى است» به خاطر اين است كه گفتيم همه موجودات از وجود او سرچشمه گرفته‌اند، بنابراين هستى او از آن خود اوست و كسى كه هستى از خود دارد «ذات او عين هستى» و «هستى مطلق است».

و امّا قسمت دوّم كه خداوند وجودى است بى‌نهايت، به اين دليل است كه نهايت داشتن، يعنى ناقص بودن و ناقص بودن به معناى آلوده بودن به عدم است، و چنين چيزى با هستى مطلق نمى‌سازد، زيرا هستى مطلق با «عدم» مناسبتى ندارد، پس بايد گفت‌ هستى مطلق نهايت ندارد پس خداوند بى‌نهايت است، از هر جهت (كاملًا دقّت كنيد)

اكنون به دلايل توحيد باز مى‌گرديم‌

دلايل يكتايى او

1- حقيقت خالص تعدّد ندارد

اجازه بفرماييد ابتدا اين حقيقت را روشن سازيم كه‌ تعدّد و دوگانگى از كجا سرچشمه مى‌گيرد؟

معلوم است كه تعدّد در اثر قيدهاى مختلف مانند زمان، مكان، كميّت، كيفيّت و ... به وجود مى‌آيد.

براى مثال‌ «نور» را در نظر مى‌گيريم اين حقيقت را اگر بدون قيد تصوّر كنيم تعدّد براى آن معنا ندارد، امّا همين كه گفتيم.

«نور چراغ»، «نور شمع»، «نور خانه ما»، «نور زياد»، «نور كم»، «نور سفيد»، «نور سبز» نور را متعدّد مى‌بينيم، امّا اگر آن را از هر گونه قيدى جدا كنيم، و فقط بگوييم «نور» ديگر تعدّد در آن معنا ندارد.

بنابراين مى‌گوييم «ذات خداوند كه عين هستى و هستى خالص است و هيچ گونه قيدى در آن مفهوم ندارد» نمى‌توان دو فرد براى او تصوّر نمود.

2- هستى بى‌نهايت ممكن نيست متعدّد باشد

نام کتاب : عقيده يك مسلمان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 42
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست