responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 46

در اوّلين سفرى كه به مكّه مكرّمه مشرّف مى‌شود و داخل مسجد الحرام مى‌گردد و چشمش به خانه كعبه مى‌افتد، اشكِ چشمانش جارى و حال روحانىِ عجيبى به او دست مى‌دهد و انقلابى در روحش ايجاد مى‌گردد، امّا من با اين كه اوّلين بار است به اين‌جا مشرّف شده‌ام هيچ تغييرى در خود احساس نمى‌كنم! چرا؟ گفتم:

شايد مرتكب گناهانى شده‌اى و روح و جانت را آلوده به معاصى و محرّماتى كرده‌اى و با آب توبه آن را شستشو نداده‌اى، و بدين جهت خداوند از تو سلب توفيق كرده است. اكنون به‌طور جدّى توبه كن و به سوى خدا باز گرد و با اعمال صالح آينده، گذشته را جبران نما و حقوق اللَّه و حقّ الناس را ادا كن تا نشاط عبادت بازگردد. آرى خداوند كسى را گمراه نمى‌كند، ولى ممكن است توفيقات را از وى سلب نمايد. اگر توفيق الهى سلب گردد، ولو اين‌كه تمام دنيا جمع شوند، كارى از آنها ساخته نيست.

3. سومين حفاظت ويژه، مطلبى است كه در آيه 18 سوره كهف به آن اشاره شده است. توجّه فرماييد: « «وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظاً وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَاراً وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً»؛ و (اگر به آنها نگاه مى‌كردى) آنها را بيدار مى‌پنداشتى، در حالى كه در خواب فرو رفته بودند. و ما آنها را به سمت راست و چپ مى‌گردانديم (تا بدنشان سالم بماند) و سگ آنها (مانند نگهبان) دستهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود. اگر از حال آنان آگاه مى‌شدى، از آنان مى‌گريختى، و تمام وجودت را وحشت فرا مى‌گرفت!».

حفاظت ويژه ديگر، نوع خوابيدن آنها و حالت چشمها و صورت اصحاب كهف بود، كه نه انسانى جرأت نزديك شدن به آنها را داشت و نه حيوان و جاندارى. خداوند با ايجاد اين رعب و وحشت، آنها را از شرّ انسان‌ها

نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 46
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست