مستمر در پى
احقاق حق باشد و همرنگ جماعت شدن را مايه رسوايى و خوارى بداند. بنابراين،
استدلال طرفداران برنامههاى خرافى چهارشنبه سورى و مانند آن، با آن خطرات و
ضررهاى فراوان و غير قابل جبران، كه پدران ما چنين مراسمى را انجام مىدادند و ما
هم انجام مىدهيم، استدلال غلط و نامعقولى است، و در چنين مسائلى كه خرافى است
نبايد تابع جماعت شد. و به صرف اين كه مردم يك محيطى عقيده باطلى همچون بتپرستى
دارند، نبايد ديگران چشم و گوش بسته به دنبال آنها حركت كرده و بتپرست شوند.
به مناسبت
اين بحث، لازم است به جوانان تحصيلكردهاى كه براى ادامه تحصيلات به كشورهاى
اروپايى و ديگر كشورها سفر مىكنند توصيه مىكنم كه با الهام گرفتن از اين آيه
شريفه و داستان اصحاب كهف و ديگر اقليّتهاى سالمى كه در دل اكثريّتهاى ناسالم
زندگى مىكردند، اگر شما در محل تحصيل در اقليّت بوديد و حتّى غير از شما موحّدى
وجود نداشت به راه حقّ خود ادامه دهيد و تكاليف دينى خود را انجام دهيد و با اعمال
نيك و گفتار خوش و برخورد شايسته، آنها را نيز تدريجاً نسبت به عقايد خويش تشويق
كنيد.
به هر حال
پادشاه كه متوجّه تغيير آيين شش وزير خود، و فعاليّتهاى مخفى و آشكار آنها در
راستاى ارشاد و هدايت مردم شد، دستور تعقيب و دستگيرى آنها را صادر كرد. آنها وقتى
جان خود را در خطر ديده و متوجّه شدند امكان ادامه فعاليّت در آن محيط وجود ندارد،
تصميم به هجرت گرفتند تا ضمن حفظ جان خويش، در محيط مناسبترى به تبليغ و ترويج
آيين يكتاپرستى بپردازند.
همانگونه كه
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله پس از سيزده سال تبليغ پنهان و آشكار در
مكّه، تصميم به هجرت به سوى مدينه گرفت و اين هجرت مبدأ آثار و بركات فراوانى شد.
جوانان خداپرست با همان لباسهاى مخصوص وزارت سوار بر