كنيد، كه هيچ معبودى جز او براى شما نيست، اوست كه شما را از زمين آفريد؛ و
آباد كردن آن را به شما سپرد. از او آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او بازگرديد، كه
پروردگارم (به بندگان خود) نزديك، و اجابتكننده (خواستههاى) آنهاست». [1]
چند نكته در اين آيه شريفه قابل توجّه است:
نكته اوّل: اوّلين چيزى كه همه پيامبران، مردم را به سوى آن دعوت كردهاند
مسأله توحيد و يكتا پرستى است. لذا حضرت صالح عليه السلام نيز در اوّلين گام، قوم
ثمود را به پرستش خداوند دعوت مىكند و هيچ معبود ديگرى را شايسته پرستش نمىداند.
نكته دوم: كره زمين هنگامى كه از خورشيد جدا شد، همچون گلولهاى سوزان بود. بر
اثر بارش بارانهاى پى در پى آهسته آهسته سرد شد، و به تدريج درياها و خشكىها به
وجود آمد، و سپس گياهان و حيوانات، و بعد انسان آفريده شد.
خاك چيز سادهاى است امّا انسانى كه از آن آفريده شده موجود عجيبى است. لذا
دانشمندان عليرغم مطالعات فراوان پيرامون انسان، همچنان اورا موجودى ناشناخته
مىدانند.
نكته سوم: حضرت صالح عليه السلام پس از آن كه قومش را به توحيد در عبادت سفارش
كرد فرمود: «خداوند شما را از زمين (خاك) آفريد؛ و آبادى آن را به شما واگذار
كرد». بنابراين عمران و آبادى زمين بر عهده انسان است، و اتّفاقاً نيازهاى اصلى
انسان در سايه عمران و آبادى زمين است. ملّتى كه كشاورزى و دامدارى خوبى داشته
باشد، بىنياز خواهد بود. چرا كه موادّ غذايى، دامها، بسيارى از لباسها، داروهاى
گياهى، ساخت و ساز خانهها و ديگر بناها، همه و همه به وسيله همين خاك و زمين است.
آنها كه داراى كشاورزى قوى و دامدارى