كتب آسمانى
پيشين هماهنگ است؛ و در آن است شرح هر چيزى (كه پايه سعادت انسان است)؛ وهدايت و
رحمتى است براى گروهى كه ايمان مىآورند». [1]
آرى انسانها
با مطالعه داستان حضرت يوسف عليه السلام و تعمّق و دقّت در آن، درخواهند يافت كه
نتيجه عفّت و پاكدامنى و مبارزه با هواى نفس چه شد.
و سرانجام
هوسرانى و خيانت و تهمت به ديگران جز رسوايى و خوارى چيز ديگرى نبود.
3.
عبرتهاى تاريخ تكوين؛ تاريخ تدوين تاريخى است كه توسّط
مورّخان تدوين گشته، و در كتابها ماندگار شده است. متأسّفانه برخى از كتابهاى
تاريخ تدوين آميخته با مطالب خلاف واقع است، حتّى در تاريخ مدوّن اسلام هم
تحريفهايى صورت گرفته، و در آن مطالبى غير واقع ثبت شده است؛ هم در تاريخ صدر
اسلام و هم در تاريخ پس از آن.
امّا تاريخ
تكوين نوشتنى نيست، دروغ و خلافى در آن راه ندارد. تاريخ تكوين، تاريخى است كه در
خارج وجود دارد و هر كس مىتواند آن را نظاره كند.
كاخ ويران
شده كسرى، تاريخ تكوينى است. آنجا همه چيز خاموش و رو به ويرانى است و با
فعاليّتها و هزينههاى ميراث فرهنگى سرپا نگه داشته شده است. اگر به عقب برگرديم
و به تماشاى آنجا بنشينيم، خواهم ديد، زمانى در آنجا چه غوغايى بوده، چه
برنامههايى داشتهاند. مردم در برابر شاهان سجده كرده و به خاك مىافتادند. شخص
خوشذوقى همچون خاقانى مىخواهد كه اين منظره را ببيند و بگويد:
دندانه هر
قصرى پندى دهدت نو نو
پند سر دندانه بشنو ز بن دندان!
يا اگر به
تخت جمشيد كه رو به ويرانى است و به كمك هزينههاى زياد آن را سرپا نگه داشتهاند
(كه متأسّفانه معمولًا به عنوان پيشينه تمدّن به آن نگاه مىكنند، نه به عنوان
نگاه عبرت)، لحظهاى بنگريم و نگاهى به ستونهاى عظيم و تاريخى اين كاخ وسيع ويران
شده بيندازيم و سپس باز گرديم، خواهيم ديد چه خبرهايى بوده و اكنون چه شده است؟
ما نيز پس از
چند سال به آنها ملحق خواهيم شد، هم اكنون بايد به حال خود فكرى كنيم. آرى تاريخ
تكوينى بسيار آموزنده است.
شخصى خدمت
امام صادق عليه السلام رسيد و عرض كرد: يابن رسول اللَّه! حديثى را به نقل از جدّت
رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدهام، مىخواستم بدانم صحّت دارد يا نه؟
فرمود: كدام
حديث؟ عرض كرد:
«تَفَكُّرُ
ساعَةٍ خَيْرٌ مِنْ قِيامِ لَيْلَةٍ
؛ ساعتى فكر
كردن بهتر است از اين كه انسان شب را تا به صبح به عبادت بپردازد». آيا واقعاً يك
ساعت فكر كردن از يك شب عبادت بهتر است؟ امام عليه السلام فرمود: بله، اين روايت
از جدّم رسول خدا صلى الله عليه و آله است آن بزرگوار فرمود: يك ساعت فكر كردن
بهتر از يك شب عبادت است. راوى پرسيد: در مورد چه چيزى فكر كنيم؟ حضرت فرمود:
؛ هنگامى كه
از كنار خانه خراب شدهاى (يا قصر ويرانى يا كاخ درهم شكستهاى) مىگذرى، لحظهاى
بايست و از آنها بپرس: ساكنان تو كجايند؟ بنيانگذاران تو چه شدند؟ به آن ديوار
خاموش بگو: چرا سخن نمىگويى؟». [1]
آرى چنين
فكرى معادل يك شب، بلكه طبق برخى روايات بهتر از يك سال عبادت است.
[2] اى عزيزى كه در مجلس فاتحه شركت مىكنى! آيا هيچ فكر
[1]. ميزان الحكمه، باب 3254، ح 16224؛
بحارالانوار، ج 71، ص 324، ح 16.
[2]. ميزان الحكمه، باب 3254، ح 16222؛
بحارالانوار، ج 71، ص 326، ح 20.