responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خدا را چگونه بشناسيم نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 32

هم خواهد رسيد كه خورشيد خاموش شود، پس روشنايى خورشيد هم از خودش نيست بلكه از جايى ديگر است. بالاخره اصل روشنايى را در «نور» پيدا مى ‌كنيم.

روشنايى نور از كجاست؟ در اينجاست كه عامل ديگرى نمى ‌يابيم. بايد گفت علت روشنايى نور خود نور است و در واقع، نور عين روشنايى است و روشنايى عين ذات نور است. در اينجا روشنايى نور معلول چيز ديگرى نيست و ذات نور، خودش اساس و بنياد روشنايى است.

به همين صورت هر چيزى هستى خود را از موجود ديگرى اخذ مى ‌كند، اما اگر اين سلسله را دنبال كنيم، بالاخره به موجودى مى ‌رسيم كه آن، علت همه موجودات ديگر است. آن موجود اگر خودش نيز ذاتش از هستى‌اش جدا باشد آنگاه در واقع علت اساسى موجودات نبوده و خود نيز معلولى است، در حالى كه اين موضوع خلاف فرض از خداوند است. بنابراين هستى خداوند نه يك امر عارض بر ذات او، بلكه هستى مطلق عين ذات خداست و ذات خدا عين هستى است.

بى‌نهايت در بى‌نهايت‌

پس از روشن شدن موضوع عينيت ذات و هستى خداوند، مطلبى كه بايد توضيح داده شود چگونگى بى‌نهايت بودن ذات خداوند است. از ابتدا لازم است تذكر دهيم كه نهايت داشتن به معنى ناقص بودن است و ناقص بودن به معنى آلوده بودن به عدم است.

نام کتاب : خدا را چگونه بشناسيم نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست