نام کتاب : توسل: توحيد يا شرك؟ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 40
هفتم:
فلسفه توسّل
گاهى پرسيده
مىشود: مگر به درگاه خدا رفتن و از او حاجت خواستن نيازى به واسطه دارد؟ مگر
خداوند در قرآن نمىفرمايد:
« «وَإِذَا سَأَلَكَ
عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»؛
هنگامى كه بندگان من از تو درباره من سؤال كنند (بگو) من نزديكم! دعاى دعا كننده
را به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگويم». [1]
بنابراين،
مىتوان به طور مستقيم با خدا سخن گفت، با او نجوا كرد، حاجات خود را از او خواست
و مشكل خود را با او در ميان گذاشت، ديگر چه حاجتى به واسطه است؟!
پاسخ اين
سؤال آن است كه هر چند براى درخواست از خداوند ضرورتى به واسطه نيست؛ حضرت حق صداى
ما را به راحتى مىشنود و در صورتى كه مصلحت بداند حاجات ما را برآورده مىسازد؛
ولى خود خداوند، دستور داده و يا مجاز شمرده است كه بنده او، صالحان و اولياى او
را واسطه قرار دهد، و از آنها بخواهد برايش دعا كنند و از خداوند بخواهند حاجاتش
را برآورده سازد.
(آيات و رواياتش گذشت)؛ و اين ترغيب الهى
مىتواند- حداقلّ- به دو دليل باشد: