و بعد مىفرمايد: در اين سرگذشتهاى عبرتآميز و مجازاتهاى كوبنده و ويرانگر
كه دامنگير ظالمان و ستمگران شد، نشانه روشنى است براى كسى كه از عذاب آخرت بترسد (انَّ فِى ذلِكَ لِمَنْ خافَ عَذابَ الآخِرَةِ).
تعبير «آيه» به صورت «نكره» اشاره به عظمت و اهميّت اين آيت الهى، و درس عبرت است، و تعبير به «ترس از
عذاب آخرت» اشاره به زمينهاى است كه براى معرفت و آگاهى و بيدارى در كسانى كه از
قيامت مىترسند فراهم مىشود.
ولى آنان كه از عذاب قيامت نمىترسند، رابطه اين گناهان بزرگ را، با
مجازاتهاى الهى، درك نمىكنند، و اى بسا آنها را به سرنوشتهاى جبرى و
تغييرناپذير، و يا گردش افلاك و ستارگان و اوهام و خرافات ديگرى از اين قبيل،
مربوط دانند و از معرفت حقيقى باز مانند. [1]
به علاوه تا انسان، يقين به مجازات الهى در آخرت پيدا نكند، نمىتواند يقين به
مجازات دنيا داشته باشد، زيرا هر دو مولود معرفت خدا و معرفت عدالت اوست.
جمله «وهى ظالمِةٌ» اشاره به اين است كه ويرانىها نتيجه ظلم است و به تعبير ديگر همه انحرافات
عقيدتى و عملى را مىتوان در مفهوم ظلم خلاصه كرد.
***
دوّمين آيه بعد از اشاره به نشانههاى خداوند در آسمان و زمين، و بيان قدرت او بر همه
چيز مىفرمايد: ما از مجازات كردن اين گروه سركش كه آيات الهى را به باد سخريه
گرفتند و تو را به جنون توصيف مىكنند و معاد را محال مىپندارند عاجز نيستيم،
هرگاه بخواهيم با يك زمين لرزه چنان شكافى در پهنه زمين ايجاد مىكنيم كه آنها و
تمام هستيشان را در كام خود فرو بلعد، و اگر اراده كنيم بارانى از سنگهاى آسمانى
بر سر آنها فرو مىباريم (انْ نَشَأْ
نَخْسِفت بِهِمُ اْلأَرْضَ اوْنُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ).
[1]. تفسير روح المعانى، جلد 12، صفحه
123 و تفسير فخر رازى، جلد 18، صفحه 58 و روح البيان، جلد 4، صفحه 185. اشاره
كوتاهى به اين مطلب آمده است.