نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 31
صفات از
خداست، نفى چنين صفات زايد بر ذات مىباشد.
هنگامى كه
مىگوييم ما علم داريم، علم چيزى است و ما چيزى ديگر، در آغاز عالم نبوديم و
تدريجاً علم آموختيم، اگر از آغاز هم معلوماتى مىداشتيم، باز «علم» ما غير از اصل
وجود ماست، يا صحيحتر بگوييم: گوشهاى از وجود ما را تشكيل مىدهد.
همچنين قدرت
و توانايى ما كه در عضلات و اعصاب ما نهفته است، گوشه ديگرى از وجود ما را تشكيل
مىدهد و اين هر دو با هم اختلاف دارند و دو گوشه متمايز از وجود ما هستند؛ به
وسيله مغز و با روح خود حقايق را مىفهميم و درك مىكنيم و با عضلات نيرومند خود
اجسام سنگينى را از زمين بر مىداريم.
اين وضع
«صفات» ماست كه نه عين ذات ما و نه عين يكديگر هستند.
امّا در
خداوند چنين نيست، ذات او عين علم، عين قدرت و عين حيات و ادراك است؛ يعنى علم او
گوشهاى از ذات پاك او و قدرت گوشه ديگرى را تشكيل نمىدهد، تمام ذات او علم و
تمام آن قدرت است. بنابر اين قدرت او هم عين علم او مىباشد.
ممكن است
تصوّر اين موضوع براى بسيارى مشكل باشد و چنين چيزى را غير ممكن خيال كنند. البتّه
تا اندازهاى حق دارند؛ زيرا صفات و كيفيّات حالات ما چنين نيست؛ ما با صفات و
حالاتى خو گرفتهايم كه هريك گوشهاى از وجود ما را پر كرده و با يكديگر اختلاف و
تفاوت دارند، بنابر اين درك صفاتى كه با ذات يكى باشد و در ميان تمام آن صفات
عينيّت و يگانگى برقرار باشد، بسيار مشكل است تا آنجا كه براى بعضى ممكن است نا
مفهوم باشد.
در اينجا
باز ناچاريم از پارهاى مثالها كه مطلب را تا حدودى به ذهن و فكر ما نزديك
مىكند، استمداد جوييم:
نور و شعاع
آن را در نظر بگيريد، همه چيز در پرتو آن روشن و هويداست؛
نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 31