مگر در حديث معروف پيامبر صلى الله عليه و آله نمىخوانيم كه در حجّةالوداع
فرمود:
«ايُّهَا النّاسُ
وَ اللَّهِ ما مِنْ شَىْءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ وَ يُباعِدُكُمْ عَنِ
النّار الّا وَ قَدْ امَرْتُكُمْ بِهِ، وَ ما مِنْ شَىءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ
النَّارِ وَ يُباعِدُكُمْ عَنِ الْجَنَّةِ الّا وَ قَدْ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ؛ اى مردم! هر چيزى شما را به بهشت نزديك كند و از آتش دوزخ
دور سازد، شما را به آن دستور دادم و هر چيزى كه شما را به آتش دوزخ نزديك سازد و
از بهشت دور نمايد شما را از آن نهى كردم». [1]
در حديث معروف ديگرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «ما تَرَكَ عَلِىّ عليه السلام شَيْئاً الّا كَتَبَهُ
حَتّى ارْشَ الْخَدْشِ؛ على عليه السلام چيزى از
احكام اسلام را فروگذار نكرد مگر اينكه (به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله و
املاى آن حضرت) آن را نوشت، حتّى ديه يك خراش كوچك (كه بر بدن انسانى وارد
مىشود)». [2]
با اين حال نوبتى به ادّله ظنّيه و قياس و استحسان نمىرسد.
***
66- تقيّه و فلسفه آن
ما معتقديم: هرگاه انسانى در ميان افراد متعصّب و لجوج و
بىمنطق گرفتار شود كه اظهار عقيده در ميان آنان، سبب خطر جانى يا مانند آن گردد و
از اين اظهار عقيده فايده مهمّى حاصل نشود، در چنين